لوگو دانا پرداز
49258000 - 021

تفاوت بازاریابی B2B و B2C در چیست؟

تفاوت بازاریابی B2B و B2C

بازاریابی یکی از قابلیت های اصلی هر شرکتی به حساب میاد. فرقی نمی کنه مشتریان بالقوه شما افراد باشن یا کسب و کارهای دیگه. اما غول های فعال در صنعت B2B مثل مایکروسافت و اوراکل می دونن که بازاریابی برای سایر کسب و کارها پیچیدگی های خاص خودش رو داره. در این روش بازاریابی ممکنه چندین تصمیم گیرنده و لایه های تاییدکننده در یک قرارداد درگیر باشن.

اما در نهایت، بازاریابان B2B هم با انسان ها کار می کنن نه نهادهای تجاری مبهم؛ بنابراین، قواعد اصلی بازاریابی در این مورد هم صادق هستن. در این مقاله با بازاریابی B2B و B2C آشنا می شیم و می بینیم بین این دو شیوه بازاریابی چه تفاوت های اصلی وجود داره.

 

بازاریابی B2B چیه؟

بازاریابی B2B مخفف “Business-to-Business Marketing” به معنی بازاریابی کسب و کار به کسب و کار هستش. این مفهوم به بازاریابی محصولات یا خدمات برای سایر کسب و کارها (به جای مصرف کنندگان فردی) اشاره داره.

بازاریابی برای مصرف کننده نهایی به عنوان بازاریابی B2C شناخته می شه و از جمله شرکت های مشهور در این صنعت می تونیم به اپل، والمارت و استارباکس اشاره کنیم. این بازار هدف متمایز روی هر جنبه ای از برنامه بازاریابی یک شرکت B2B تاثیر می گذاره؛ از استراتژی اولیه برند گرفته تا چرخه طولانی فروش.

اما در زیر چتر بازاریابی B2B دو رویکرد اصلی وجود داره؛ بازاریابی مبتنی بر سرنخ و بازاریابی مبتنی بر اکانت. در ادامه این دو رویکرد رو بررسی می کنیم.

 

– بازاریابی مبتنی بر سرنخ

بازاریابی مبتنی بر سرنخ یک رویکرد گسترده برای جذب مشتریان بیشتره که در اون پیام رسانی به سمت مخاطبان گسترده هدایت می شه؛ مهم نیست که آیا اونها بخشی از مخاطبان یک شرکت B2B هستن یا نه.

قیف بازاریابی مبتنی بر سرنخ، سطح خیلی گسترده ای داره. این یعنی هدف در این رویکرد جذب هر چه بیشتر سرنخ ها هستش و مهم نیست که اونها چقدر به عنوان مشتری واجد شرایط به حساب میان. از اونجایی که این تعداد زیاد سرنخ ها در قیف پایین میرن، فقط درصد کمی ممکنه به انتهای قیف راه پیدا کنن و به مشتریان واقعی تبدیل بشن.

 

– بازاریابی مبتنی بر اکانت

بازاریابی مبتنی بر اکانت یک رویکرد مناسب برای مشتریان B2B با ارزش بالاست که در اون هر مشتری به عنوان یک بازار در نظر گرفته می شه. اگرچه بازاریابی مبتنی بر سرنخ یک رویکرد یکسان رو برای تمام مشتریان پیش می گیره، در استراتژی بازاریابی B2B مبتنی بر اکانت، رابطه اهمیت داره.

سفر هر اکانت و خریدار در این استراتژی منحصر به فرد هستش. یک شرکت B2B که تاکتیک بازاریابی مبتنی بر اکانت رو دنبال می کنه، کسب و کارهای خاصی رو که قراره به مشتری تبدیل کنه هدف قرار میده و بعدش با استراتژی های مناسب اونها رو دنبال می کنه.

اینطوری، قیف در این رویکرد بازاریابی B2B سطح باریک تری داره، چون از نظر تئوری مشتریان بالقوه نسبت به مشتریانی که از طریق رویکرد مبتنی بر سرنخ به دست میان، شانس بالاتری برای تبدیل شدن دارن.

 

برای دریافت اطلاعات کامل و جامع در مورد بازاریابی B2B میتونین به صفحه “بازاریابی B2B و هرآنچه که باید بدانید” ما مراجعه کنین.

 

بازاریابی B2C چیه؟

بازاریابی کسب و کار به مشتری (مصرف کننده) که معمولا به عنوان بازاریابی B2C شناخته می شه، مجموعه ای از استراتژی ها، شیوه ها و تاکتیک هایی هستش که یک شرکت برای ارائه محصولات یا خدمات خودش به مشتریان استفاده می کنه. کمپین های B2C فقط روی مزایا یا ارزشی که یک محصول ارائه میده تمرکز نمی کنن، بلکه روی فراخوانی واکنش احساسی مشتری هم تمرکز دارن.

بازاریابی B2C بر این اساس کار می کنه که مشتریان برای رفع نیاز فوری خودشون به دنبال کالاها یا خدمات مختلف هستن. بنابراین، اونها بدون انجام تحقیقات زیاد در مورد محصول یا خدمات، تمایل به خرید دارن.

در خریدهای کسب و کار به مصرف کننده، کاربران معمولا در اولین ساعات یا روزهای اول بعد از اینکه نسبت به محصول یا خدمات مطلع شدن، خرید خودشون رو تکمیل می کنن. برای یک کمپین موفقیت آمیز B2C، صاحب کسب و کار باید عادات خرید مشتریان، ترندها در بازار و استراتژی هایی رو که رقبا استفاده می کنن، درک کنه.

تبلیغات B2C باید برای مصرف کنندگان روشن و قابل درک باشه و روی حل مشکل دقیق مشتریان تمرکز کنه. با این اطلاعات و ابزارهای مناسب، به راحتی می شه کمپینی ایجاد کرد که واکنش های مناسبی رو از سمت مشتریان ایجاد کنه و در نتیجه باعث فروش بشه.

بازاریابی B2C برای تمام کسب و کارهایی که محصولات یا خدمات مبتنی بر مصرف کننده رو می فروشن، حیاتی هستش. این کسب و کارها شامل رستوران ها، داروخانه ها، شرکت های خودروسازی، کسب و کارهای فعال در صنعت مد، شرکت های نرم افزاری، فروشگاه های مواد غذایی و غیره می شه.

با این حال، امروزه اینترنت به محبوب ترین کانال برای برندهای B2C تبدیل شده تا کالاها یا خدماتشون رو تبلیغ کنن یا تحقیقات بازار رو انجام بدن.

 

تو سال 2024 فروش خوب کافی نیست، باید عالی باشید.

 

تفاوت های اصلی بازاریابی B2B و B2C

برای بازاریابان یا آژانس های بازاریابی دیجیتال که به هر دو نوع کسب و کار خدمات ارائه میدن، درک تفاوت های بین بازاریابی B2B و B2C اهمیت زیادی داره. اینطوری می تونن یک استراتژی بازاریابی با عملکرد بالا رو برای یک کسب و کار توسعه بدن.

بازاریابان چه برای ایجاد رابطه و چه پیاده سازی استراتژی ارتباطی، باید رویکردهای متفاوتی رو برای به حداکثر رسوندن اثربخشی تاکتیک های بازاریابی خودشون اتخاذ کنن.

 

تفاوت های بازاریابی B2B و B2C

 

1. روابط با مشتری

بازاریابی B2B روی ایجاد روابط شخصی متمرکزه اما بازاریابی B2C روی معاملات تمرکز بیشتری داره.

 

– بازاریابی B2B باعث ایجاد روابط شخصی می شه

بازاریابی B2B و تولید سرنخ روی ایجاد روابط قوی با مشتری که به تجارت بلندمدت منجر می شه، تمرکز داره. بنابراین، ایجاد رابطه در بازاریابی B2B، مخصوصا در طول چرخه خرید، اهمیت خیلی زیادی داره.

چون این فرصت رو به شما میده تا ثابت کنین که چه نوع روش های کسب و کار، اخلاقیات و اصولی رو ارزشمند می دونین. این توانایی برای ارتباط با مخاطبان هدف این امکان رو به شما میده تا کسب و کار خودتون یا مشتریتون رو از رقبا جدا کنین و همچنین برندتون رو بسازین.

اولویت اصلی کسب و کارهای B2B ایجاد سرنخ هستش. به دلیل اهمیت تجارت با مشتریان تکراری و ارجاعی، توسعه این روابط شخصی می تونه تداوم یا شکست یک کسب و کار رو تعیین کنه.

نقد و بررسی های بد یکی از عواملی هستش که به شدت به کسب و کارهای B2B آسیب میزنه. با ایجاد روابط صادقانه و معنادار، می تونین تا حد خیلی زیادی از این نظرات منفی جلوگیری کنین.

 

– بازاریابی B2C روابط معاملاتی رو ایجاد می کنه

هدف بازاریابی B2C اینه که مشتریان رو در وب سایت شرکتتون به سمت محصولات مورد نظر سوق بده و در نهایت به افزایش فروش منجر بشه. برای انجام این کار، مشتری باید تجربه مشتری تقریبا بی نقصی رو در وب سایت شما به دست بیاره.

کسب و کارهای B2C برای کارایی ارزش قائل هستن و بنابراین، زمان صرف شده برای شناخت مشتری رو به حداقل می رسونن که در نهایت باعث می شه این رابطه به یک رابطه معاملاتی تبدیل بشه. البته این موضوع باعث نمی شه تا نتونیم این رابطه رو شخصی کنیم. اما ارتباط مستقیم بین مشتری و کسب و کار وجود نداره.

استراتژی بازاریابی روی فروش محصول متمرکز هستش و بیشتر زمان در این استراتژی روی ارائه محصولات با کیفیت بالا با سریع ترین نرخ ممکن صرف می شه. وقتی کسب و کار یا مشتری شما B2C باشه و محصولاتی که می فروشین کیفیت بالایی داشته باشه، دریافت بازخوردهای مثبت اصلا کار سختی نیست.

یک تاکتیک محبوب که نشون داده برای جمع آوری نظرات مثبت مفید هستش، اعتبار فروشگاه یا کدهای تخفیف شخصی شده هستش که از طریق بازاریابی ایمیلی یا بازاریابی مجدد ارائه می شه. با ارائه ارزش اضافی به مشتری خودتون، می تونین تجربه کاربری اونها رو تا حد بیشتری افزایش دین و حتی برای برند خودتون یک سفیر ایجاد کنین.

 

یکی از ابزارهای موثر برای ایجاد تعاملات خوب و موثر با مشتریان چه B2B و چه B2C، نرم افزار CRM هستش. برای اطلاعات بیشتر راجع به کارکرد این نرم افزار میتونین به صفحه “نرم افزار CRM چیست؟” ما مراجعه کنین.

 

2. برندینگ

در بازاریابی B2B، برندینگ بیشتر روی موقعیت یابی متمرکزه، اما در بازاریابی B2C این تمرکز بیشتر روی پیام رسانی قرار داره.

 

تفاوت برندینگ B2B و B2C

 

– در B2B روی موقعیت یابی تمرکز کنین

برندینگ بخشی از بازاریابی کسب و کار به کسب و کار هستش، اما نسبت به بازاریابی کسب و کار به مشتری بیشتر از طریق ایجاد رابطه انجام می شه. در واقع برندینگ با ثبات ارائه و تحویل محصولات یا خدمات شما آغاز می شه.

در رابطه با بازاریابی جستجوی B2B، اینکه بتونین موقعیت خودتون رو در بازار به تصویر بکشین و شخصیت خودتون رو متمایز جلوه بدین، می تونه به شناخت برند و تولید سرنخ کمک کنه. اگر به توسعه روابط برگردیم، باید برای شخصیت های موجود در بازار، دید مشتاقانه ای داشته باشین. اینکه بتونین برندینگ خودتون رو با مخاطبان هدفتون تنظیم کنین، به شناخت برند کمک می کنه و تولید سرنخ رو افزایش میده.

 

– در B2C پیام خودتون رو اولویت بندی کنین

برندینگ در بازاریابی ضروریه چون به بازاریاب اجازه میده دقیقا پیام مورد نظر رو ارائه بده، وفاداری رو در مشتری ایجاد کنه، اعتبار رو تایید کنه، از نظر احساسی با مشتری ارتباط برقرار کنه و برای خرید به خریدار انگیزه بده.

برندینگ همچنین اولویت شماره یک بازاریابی B2C به حساب میاد. چون رابطه بین مشتری و شرکت تعامل حداقلی داره و بنابراین، باید یک خاطره موندگار و تجربه با کیفیت رو برای مشتری ایجاد کنین تا اینطوری مطمئن بشین که دوباره برمی گرده.

برای رسیدن به این هدف، ارائه واضح پیام های معتبر و ایجاد کپی انگیزشی که به خوبی با مشتری هماهنگ باشه، برای موفقیت شما ضروریه.

 

برای اینکه بتونین مشتریان وفاداری برای خودتون داشته باشین، پیشنهاد میکنیم به صفحه “وفاداری مشتریان چیست و چگونه می توان آن را افزایش داد؟” ما مراجعه کنین.

 

3. فرآیند تصمیم گیری

در بازاریابی B2B، کسب و کارهای B2B تلاش می کنن تا ارتباطات باز رو در فرآیند تصمیم گیری حفظ کنن. در بازاریابی B2C، کسب و کارها تلاش می کنن تا این فرآیند رو تا حد امکان سریع و آسون کنند.

 

– در B2B ارتباطات باز رو حفظ کنین

فرآیند تصمیم گیری یکی دیگه از بخش هایی هستش که می تونین به تصمیمات احساسی و منطقی کسب و کارها متوسل بشین. در فرآیند تصمیم گیری برای B2B، برای تعیین اینکه آیا برای هر دو طرف مناسب هستن یا نه، ارتباط بازتری رو بین کسب و کارها شاهد هستیم.

در طول این ارتباط، مقایسه جنبه های مثبت شرکت شما با رقبای خودتون می تونه یک گام شما رو جلوتر قرار بده. در طول فرآیند تصمیم گیری، مشتریان B2B باید نیازهای شرکت یا تک تک کارمندان خودشون رو ارزیابی کنن. این نیازها رو می شه به انگیزه های منطقی و احساسی تفکیک کرد.

انگیزه های منطقی اونهایی هستن که توسط ذهنیت مالی هدایت می شن. آیا برای ما این سرمایه گذاری خوبی محسوب می شه؟

انگیزه های احساسی اونهایی هستن که توسط ارتباط احساسی اونها با شرکت یا تک تک کارمندان هدایت می شن. آیا باید یک نفر یا گروهی از افراد رو اخراج کنم؟ آیا ما ضرر می کنیم و باید مزایای کارمندان خودمون رو کاهش بدیم؟

در برخی موارد، هر دوی این تصمیمات به اندازه کافی مهم هستن تا روی تصمیم گیری اونها تاثیر بگذارن. وقتی در مورد فروش و بازاریابی B2B صحبت می کیم، درک مخاطبان می تونه به شما کمک کنه تا فرآیند تصمیم گیری که میتونین روی اونها اعمال کنین کمک کنه. توانایی ارسال پیامی که به وضوح منظور خودش رو می رسونه، باعث میشه تا بین هر دو طرف ارتباط احساسی ایجاد بشه و شما رو از رقبا جلوتر قرار بده.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به خدمات مشتریان B2c میتونین به صفحه “7 بهروش ارائه خدمات عالی B2C به مشتریان” ما مراجعه کنین.

 

– در B2C فرآیند رو ساده کنین

فرآیند تصمیم گیری B2C جایی هستش که می تونین برای به حداکثر رسوندن ROI در قیف تبدیل از تخصص بازاریابان استفاده کنین. در بالای قیف تبدیل، یک بازاریاب B2C باید بتونه تبلیغات تاثیرگذاری ایجاد کنه که نیاز مصرف کننده به یک محصول رو در مخاطب به وجود بیاره.

وقتی که مصرف کننده یک نیاز رو شناسایی کنه، از قبل درک روشنی از نوع محصولی که به دنبال خریدش هست پیدا می کنه. برخلاف کسب و کارهای B2B، مصرف کنندگان موقع مشاهده یک محصول خاص برای خرید، انعطاف پذیر هستن.

به عنوان یک بازاریاب ضروریه که با ساده سازی فرآیند تصمیم گیری، برای مشتری جذاب به نظر برسین و راه هایی برای دستیابی به اون چیزی که به دنبالش هستن رو پیدا کنین. معمولات مصرف کننده به رقبای شما نگاه می کنه تا ببینه که آیا می تونه محصولات مشابه رو سریع تر و با قیمت بهتری دریافت کنه یا نه. اما اگر مصرف کننده تصمیم قاطعانه ای برای خرید محصول شما گرفته باشه این موضوع صادق نیست.

شما همچنین باید کلمات کلیدی متمرکزی که مصرف کننده موقع جستجوی محصولات مشابه جستجو می کنه رو شناسایی و سعی کنین که برای اون کلمات رنک بالاتری بگیرین. هر چقدر رنک بالاتری داشته باشین، به برگردوندن مشتریان به سایتتون نزدیک تر می شین.

 

برای اطلاعات بیشتر اجع به قیف فروش میتونین به صفحه “قیف فروش (Sales funnel): تعریف، فرآیند، مراحل و مثال ها” ما مراجعه کنین.

 

4. هدف گیری مخاطب

بازاریابی بیزینس به بیزینس شامل پیدا کردن جایگاهی برای هدف قرار دادن مخاطب هستش، اما بازاریابی بیزینس به مشتری تمرکز بیشتری روی قیف داره.

 

– در B2B جایگاهتون رو پیدا کنین

کسب و کارهای B2B معمولا در یک بازار خاص کار می کنن و درک جمعیت شناختی مخاطبان هدفتون ضرورت داره. برای جذب موثر اونها، داده های دقیق رو جمع آوری و تجزیه و تحلیل کنین.

تمرکز داده های شما می تونه به اشکال مختلف، هم کیفی و هم کمی باشه. جمع آوری داده ها از طریق گوگول آنالیتیکس و تحقیق کلمات کلیدی، از جمله تاکتیک های موثر برای این منظور به حساب میان.

همچنین می تونین با مراجعه به گوگل و ارزیابی صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) برای کلمات کلیدی خودتون، تعیین کنین که مخاطبان هدف شما چه کسانی هستن.

با بررسی SERP و دیدن هدف کاربر از جستجوی کلمات کلیدی خاص، می تونین نوع جستجوهایی رو که افراد خاص انجام میدن، متوجه بشین. با ادغام نتیجه گیری خودتون از تجزیه و تحلیل SERP یا تحقیقات کلمات کلیدی و تجزیه و تحلیل داده های جمعیت شناختی گوگل آنالیتیکس، باید به یک ایده کلی از مخاطبین هدفتون برسین.

 

– در B2C قیف رو دنبال کنین

برخلاف کسب و کارهای B2B، کسب و کارهای b2C در بازاری با مقیاس بزرگتر کار می کنن و هدف خیلی گسترده تر هستش. بازاریابان جستجو کاملا اهمیت پیروی از قیف بازاریابی رو موقع جذب مشتری ارزیابی می کنن.

در بالای قیف، تبلیغاتی که به سمت خریدهای احساسی و محصول محور هدایت می شن، می تونن شبکه گسترده ای رو ایجاد و تلاش کنن تا بعضی از سرنخ های واجد شرایط به دست بیان. با تجزیه و تحلیل جمعیت شناسی سرنخ های بالای قیف، می تونین یک لیست سرنخ گرم و بازاریابی مجدد رو برای اون افراد ایجاد کنین تا شانس فروش به سرنخ ها رو از دست ندین.

یکی دیگه از استراتژی های مهم هدف گیری مخاطب که در B2C روی اون تاکید شده، اجرای تاکتیک های خیلی موثر CRO هستش. نوشتن کپی جذاب، ایجاد صفحات فرود با کیفیت و با پیمایش آسون و پیاده سازی قیف های تبدیل ساده اما موثر، می تونه بازی فروش در کسب و کار B2C رو تغییر بده.

 

5. کپی رایتینگ تبلیغات

در بازاریابی B2B معمولا از اصطلاحات در کپی تبلیغاتی استفاده می شه که مشتریان با اون آشنا هستن، اما در بازاریابی B2C کپی تبلیغات می تونه بامزه تر و احساسی تر باشه.

 

کپی رایتینگ و تبلیغات در B2B و B2C

 

– در B2B زبان رو یاد بگیرین

کسب و کارهای B2B تمایل بیشتری دارن تا خدمات یا محصولات رو از متخصصی  که اصطلاحات، فرآیندها و حتی تصمیماتی رو که باید در طول فرآیند خرید بگیرن، خریداری کنن. بنابراین، برای رسیدن به مخاطب هدف خودتون، باید به زبان خودشون صحبت کنین.

مثلا یک کسب و کار B2B که یک نرم افزار 500 میلیون تومانی رو می فروشه، برای ترغیب مخاطبین به خرید فوری نرم افزار، هیچ وقت روی کپی های فانتزی و بامزه تمرکز نمی کنه. در عوض کپی باید روی حذف احساسات از تصمیم و ایجاد اعتماد در مشتری بالقوه تمرکز کنه.

کسب و کار یا در واقع مدیر یا مدیر مسئول تصمیم گیری خرید، قراره این نرم افزار رو بهبود عملکرد کلی کسب و کارش بخره. با اینکه ممکنه محرک های شخصی هم برای خرید داشته باشه، اما باید احساسات رو از تصمیم خودش حذف کنه و به اثرات مثبت و منفی خرید فکر کنه.

 

– در B2C تبلیغات احساسی بنویسین

برخلاف کسب و کار B2B، کسب و کارهای B2C باید از لحن مرتبط تری استفاده کنن تا مشتری به کلیک روی یک تبلیغ ترغیب بشه. با استفاده از زبان ساده تر، می تونین به جای استفاده از اصطلاحات تخصصی صنعتی که ممکنه باعث دور شدن مشتری بشه، با لحن مشابه مشتری صحبت کنین.

کپی رایتینگ برای B2C باید احساسات رو در مصرف کننده تحریک کنه. مثلا شخصی که در حال خرید یک دوچرخه 1 میلیون تومانیه، در مقایسه با کسب و کاری که یک نرم افزار 500 میلیون تومانی می خره، به زمان کمتری برای تصمیم گیری نیاز داره.

خریدار دوچرخه به دنبال لذت بردن از خرید هستش، به این معنی که کپی و محتوا باید احساسات شادی و هیجان رو تحریک کنه. باید اهمیت زیادی به این موضوع بدین، چون چیزی به سادگی کپی تبلیغاتی می تونه موفقیت یا شکست یک کمپین رو تعیین کنه.

 

با نرم افزار CRM دانا، مطابق با استاندارد های سال 2024 بفروشید.

 

چرا تجارت الکترونیک B2B پیچیده تر از B2C هستش؟

به طور کلی چند دلیل وجود داره که چرا تجارت الکترونیک B2B نسبت به B2C پیچیده تر هستش.

  • خریداران B2B باید قبل از خرید با چندین بخش مشورت کنن، در حالی که مصرف کنندگان B2C فقط متکی به تصمیم خودشون هستن.
  • خریداران B2B نگاه بلندمدت دارن، این یعنی زمان بیشتری رو به تحقیق و مطالعه نقد و بررسی ها اختصاص میدن. مشتری B2C بیشتر مستعد خریدهای ناگهانی یا خریدهای هیجانی هستش.
  • خریداران B2B با خریدهای با ارزش بالا انجام میدن؛ بنابراین، هر گونه اشتباهی بزرگنمایی می شه. خطاهای خرید B2C با ارزش خیلی کم، تاثیرگذاری کمتری هم دارن.
  • خریداران B2B معمولا خریداران تکراری هستن؛ بنابراین، سازمان ها باید چرخه عمر خریدار طولانی رو در نظر بگیرن. مصرف کنندگان B2C معمولا فقط یکبار یک محصول رو میخرن.
  •   از اونجایی که خریداران B2B در حال تصمیم گیری برای خرید برای کل شرکت ها هستن، اونها نسبت به مشتریان B2C تعهدات سخت تری دارن.

 

برای اطلعات بیشتر راجع به فروش و استراتژی های فروش B2B، پیشنهاد میکنیم به صفحه “فروش B2B چیست؟ استراتژی فروش سازمانی موفق” ما مراجعه کنین.

 

سخن پایانی

کسب و کارها منتظر نمی مونن تا اتفاقی که تمایل دارن رخ بده؛ کسب و کارها در مکان های مورد علاقه مشتریانشون با اونها ملاقات می کنن. در دنیای تجارت الکترونیک B2C، این یعنی در هر زمان و هر مکانی باید آمادگی ملاقات با مشتری رو داشته باشن.

دنیای تجارت الکترونیک B2B شاید هنوز یک وب سایت شرکتی با ظاهری قدیمی و عملکرد نه چندان مدرن رو به ذهن تداعی کنه. شاید هنوز هم کسب و کارهای این حوزه برای پیدا کردن مشتریان خودشون سردرگم باشن.

اما این وضعیت در حال تغییره، چون خریدار B2B امروزی از نظر دیجیتالی به اندازه همتای B2C خودش باهوشه و همون خدمات استثنایی رو انتظار داره. در واقع شکاف بین تجارت الکترونیک B2B و B2C هر روز کمتر و کمتر می شه.

2 دیدگاه دربارهٔ «تفاوت بازاریابی B2B و B2C در چیست؟»

  1. روژین محمدیان

    بازاریابی B2B و B2C دو رویکرد متفاوت در بازاریابین، که به دلیل تفاوت در جمعیت هدف، روابط تجاری و روش‌ های ارتباطی، تفاوت‌ های قابل توجهی دارن. خیلی خوب این موضوع رو توضیح دادین

    1. امیر علی محمودی

      سبلام وقت شما بخیر
      کاملا درست میگین این دو بازاریابی دو رویکرد متفاوت دارن
      ممنون از ثبت نظرتون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا