ریبرندینگ یا بازسازی برند چیست و چه اصولی دارد؟

وقتی برای اولین بار یک کسب و کار رو راه میندازین، برندینگ احتمالا آخرین چیزیه که به ذهنتون میاد. به هر حال وقتی هنوز نمیدونین مشتریان چه کسانی هستن و در کجا سکونت دارن، هیچ ایده‌ ای ندارین که از کجا باید شروع کنین.

علاوه بر این، حتی اگر هویت برند رو یکی از اولویت های خودتون در نظر گرفته باشین، ممکنه با تغییر بیزینس پلن ها، استراتژی برندینگ اولیه شما دیگه کارآمد نباشه. ممکنه نیاز باشه لوگوها، اقلام تبلیغاتی آفلاین یا تبلیغات آنلاینتون رو تغییر بدین. به هر حال شما در نقطه ای قرار گرفتین که رضایت ندارین و ناچار به ایجاد تغییر هستین.

خوشبختانه مفهوم ریبرندینگ دیگه چیز جدید یا عجیبی نیست و خیلی از برندهای شناخته شده و مهم دنیا در گذشته ای نه چندان دور ریبرندینگ رو تجربه کردن. در این مقاله میتونین با مفهوم ریبرندینگ بیشتر آشنا بشین و ببینین انجام این کار چه اصولی داره.

ریبرندینگ یا بازسازی برند چیست؟

ریبرندینگ (Rebranding) فرآیندی هستش که در اون تصویر یک شرکت یا محصول رو تغییر میدن. هدف از این تغییر اینه که مشتریان و مصرف کننده های بیشتری جذب بشه. ریبرندینگ یک استراتژی مارکتینگ هست که تغییر لوگو، نام، نمادها و یا ترکیبی از اونها رو شامل میشه.

با ریبرندینگ ما میتونیم آگاهی نسبت به هویت جدید یک شرکت یا محصول رو افزایش بدیم. برند همون چیزیه که به یک شرکت یا محصول ظاهر و حس میده. بنابراین، وقتی ریبرند انجام میشه ما میخواهیم یک ظاهر یا حس جدیدی رو به شرکت یا محصول بدیم.

عموما شرکت هایی که به دنبال ریبرندینگ هستن دو مساله رو دنبال می کنن:

• ساخت هویت جدیدی که به اونها کمک می کنه نسبت به رقبایی که در بازار هدف دارن متمایز باشن.
• برقراری ارتباط مجدد با مشتریان

به طور کلی هدف اصلی ریبرندینگ اینه که با اعمال تغییراتی در هویت برند، تعامل و ارتباط گیری با مشتریان و مخاطبین هدف بهبود پیدا کنه. اینکه چرا شرکت شما به وجود اومده یا فعالیت می کنه و چرا مشتریان باید ازتون حمایت کنن سوالاتی هستن که با هویت برند جواب داده میشه.

 

چرا ریبرندینگ اهمیت دارد؟

وقتی صحبت از ریبرندینگ میشه، نظرات ضد و نقیضی وجود داره. عده زیادی معتقدن که ریبرندینگ برای موفقیت یک کسب و کار ضروریه. برندها با ریبرند کردن میتونن به گونه ای تکامل پیدا کنن تا علاوه بر اینکه در جریان رقابت قرار بگیرن، با خواسته ها و سلیقه های پیوسته در حال تغییر مصرف کننده ها هم سازگاری داشته باشن. برندهایی که به دنبال گسترش بازار هدفشون هستن یا خط تولیدشون رو ارتقا میدن با ریبرند میتونن مخاطبین بیشتری رو به سمت خودشون جذب کنن.

ریبرندینگ رو میشه برای محصولات جدید، محصولاتی که در مرحله توسعه هستن یا حتی محصولات بالغ و شناخته شده اعمال کرد. از اونجایی که ریبرندینگ یک فرآیند خیلی پیچیده هستش باید با نهایت دقت و مراقبت انجام بگیره. برند جدید باید با همدلی و توجه ویژه به مخاطبینش ایجاد بشه. برای این کار باید یک استراتژی مناسب، تعاملات شخصی و المان های بصری به یاد ماندنی رو به کار ببرین. در ادامه به چهار مورد از دلایل اهمیت ریبرندینگ اشاره می‌ کنیم.

 

 

1) تمایز

تمام هدف برندسازی برجسته کردن چیزهاییه که کسب و کارتون رو منحصر به فرد می کنه. هویت برند شما از همون لحظه ای که بازار هدفتون به کسب و کار شما نگاه می کنه، یک راه خیلی خوب برای متمایز شدن به حساب میاد. نکته مهم اینه که همیشه لازم نیست هویت برندتون کاملا در جهت عکس رقبا باشه.

طراحی ها و رنگ هایی که استفاده می کنین باید با اون چیزی که برندتون نشون میده مطابقت داشته باشه. همیشه باید با هوشیاری و هوشمندی این کار رو انجام بدین تا به دلیل اشتباه متمایز نشین.

 

2) شخصیت و ارتباطات

شما میخواین هویت برندتون با شخصیت، ارزش های اصلی و هدف برندتون ارتباط برقرار کنه. هویت برندتون رو باید به عنوان نوعی زبان بصری در نظر بگیرین که از پیام های نوشتاری شما از طریق تصاویر، رنگ و موارد دیگه پشتیبانی می کنه.

هویت برند شما به مخاطبانتون کمک می کنه تا بدونن میخواین چه احساسی داشته باشن. آیا ایده برند شما برای قراره در اونها انگیزه و هیجان ایجاد کنه؟ یا میخواین آروم و مطمئن باشن؟ باید جو خاصی وجود داشته باشه که میخواین در اطرف برندتون ایجاد کنین و هویت برند شما یکی از راه های خیلی خوب و موثر برای انجام این کار هستش.

 

3) آگاهی و تشخیص

ثبات بخش مهمی از حفظ یک برند خوب به حساب میاد. داشتن هویت برند مشخص، با دستورالعمل هایی در مورد سبک و نحوه استفاده از اون، به شما این امکان رو میده تا دیده شدن و قابلیت شناسایی برندتون رو بهبود بدین. به احتمال زیاد اولین باری که کسی لوگوی شما رو می بینه اون رو به خاطر نمیاره. اما وقتی دوباره و دوباره اون لوگو ظاهر بشه، بالاخره مخاطب متوجهش میشه. اگر تصاویر با یک تجربه مثبت همراه باشن، هویت برندتون میتونه به حفظ احساسات خوب بین کسب و کار شما و مشتریانتون کمک کنه.

 

4) اعتماد و قابلیت اطمینان

نام تجاری طراحی شده حرفه ای به کسب و کارتون کمک می کنه تا بالغ تر به نظر برسه و برندتون رو بزرگتر از چیزی که هست جلوه بده. اینطوری مخاطب هم حس تجربه و قابلیت اطمینان رو از کسب و کارتون دریافت می کنه. به طور کلی، یک هویت برند که به خوبی طراحی شده باشه، معیارهای کیفیت از دیدگاه بازار هدفتون رو ایجاد می کنه. داشتن هویت برند قوی نشون دهنده تعهد و مراقبت بالایی نسبت به کسب و کار شماست و به مشتریانتون اطمینان میده که میتونن به شما اعتماد کنن.

مزایای بازسازی برند (Rebranding)

شکی نیست که ریبرندینگ برای خیلی از شرکت ها مزایای زیادی رو به دنبال داره. در ادامه میتونین با چند مورد از مزایای مهم بازسازی برند آشنا بشین. خیلی از کارشناس ها میگن اگر ریبرندینگ اصولی و متناسب با شرایط برند انجام بشه، هزینه های سرمایه گذاری شده برای این کار در همون 12 ماه اول برمی گرده.

 

 

+ جذب مخاطب هدف جدید

آماده سازی هویت برند برای جذب مخاطب جدید یکی از رایج ترین دلایل برای ریبرند کردن هستش. برندهایی مثل اولد اسپایس، کدز، مک دونالدز، بربری و تارگت با ریبرندینگ موفق شدن مشتریان جدیدی رو به سمت خودشون جذب کنن.

 

+ بهبود رنک گوگل

نیل پاتل، یکی از خبره های سئو که احتمالا خیلی ها میشناسینش در گزارشی گفته که گوگل تمرکزش رو روی برندها افزایش داده و با تغییرات الگوریتم جدید، اگر برند قدرتمندی داشته باشین خیلی سریع تر رنک میگیرن. از اونجایی که سئو از نظر نرخ بازگشت سرمایه در بین روش های مارکتینگ دومین جایگاه رو داره، سرمایه گذاری روی برند میتونه یک تصمیم منطقی باشه. ریبرند کردن یکی از روش های بهینه برای تقویت یک برندینگ ضعیف یا بهبود برند فعلیتون به حساب میاد. اگر کاربران بیشتری برندتون رو شناسایی کنن و درگیرش باشن، گوگل متوجه میشه و جایگاه برندتون رو در SERP بهبود میده.

 

+ جذب مشتریان و نیروهای رده بالا از طریق ریبرندینگ

معمولا استارتاپ هایی که تازه راه اندازی شدن درگیر دغدغه های روزمره مدیریت کسب و کار هستن و به مساله برندینگ جدی نگاه نمی کنن. به همین دلیل لوگوها، وب سایت ها و پیام طراحی شده برای کسب و کارهای کوچک ممکنه اون سطح حرفه ای بودن لازم برای جذب مشتریان رده بالا رو نداشته باشه.

اما شرکت های جوان با به کارگیری برندینگ میتونن با منعکس کردن رشد و حرکت در مسیر درست، برای نیروهای مستعد و مشتریان رده بالا جذابیت بیشتری داشته باشن. این موضوع به خصوص برای شرکت هایی که در صنعت خلاقیت فعالیت می کنن خیلی مهمه و ریبرندینگ برای اونها یک ضرورت به حساب میاد.

 

+ افزایش آگاهی از برند و وفاداری

داستان سرایی یکی از قوی ترین ابزارهایی هستشش که آژانس های برندینگ از اون استفاده می کنن. انسانی کردن شرکت با یک ماموریت محافظ محیط زیست، یک تاریخچه خالصانه و صمیمی یا کمپین ویدیویی تامل برانگیز میتونه کسب و کارتون رو در ذهن مشتریان متمایز کنه.

 

+ امکان کاهش هزینه های داخلی

اگر بخوایم ایده آل حساب کنیم، شرکت شما بعد از ریبرندینگ از یک برند قوی تر و زیباتر بهره می بره که ساختار هویتی بهینه تری هم داره. اگر شرکت شما به طور واضح اهداف، ارزش ها، استراتژی ها، برنامه ریزی مرتبط با مشتریان یا یک چشم انداز بلند رو به طور واضح مشخص نکرده، یک ریبرند میتونه شما رو مجبور کنه که این ساختارهای مهم رو ایجاد کنین.

این کار نه تنها باعث میشه نیروهای سطح پایین و مبتدی شما بتونن محصولات و خدماتتون رو به شیوه بهتری بفروشن، بلکه مدیرانتون هم میتونن عملیات های کسب و کار رو بهبود بدن، نیروهای بهتری رو استخدام کنن و در نهایت تیم ها رو به شکل کارآمدتری مدیریت کنن. وقتی تصمیمات کسب و کار بر اساس ساختارها باشه، یکپارچگی و یکنواختی شرکتتون هم به طور کامل حفظ میشه.

دلایل درست و غلط برای Rebranding

 

 

– تغییر در دموگرافی هدف

هیچ چیز تا ابد ثابت باقی نمی مونه محصولات تکامل پیدا می کنن، ذائقه مصرف کننده ها تغییر می کنه و همزمان با بازاریابی کسب و کارتون ممکنه اتفاقات زیادی رقم بخوره. به همین دلیله که بازاریاب ها باید ذهنیت بازی داشته باشن.

اگر زمزمه های تغییر رو شنیدین باید استراتژی بازاریابی خودتون رو مطابق با اون تغییر بدین. اینکه فکر کنین یک مخاطب تا آخر عمر خودش از محصولات و خدمات شما استفاده می کنه دور از واقعیته. به مرور زمان برند شما ممکنه برای مخاطبین زیادی جذاب بشه. برای رقابت بهتر باید این مخاطبین رو پیدا کنین و البته حواستون باشه به اعتماد مخاطبین فعلی آسیبی وارد نکنین.

 

– ظهور تکنولوژی جدید

تکنولوژی دائما در حال تحوله و تغییرات به صورت نمایی اتفاق میفتن. اگر یک برند به تکنولوژی هایی مثل اینترنت، نرم افزار و سخت افزار وابسته یا مرتبط باشه و محصولاتی که ارائه میدین دائما در حال نوآوری هستن، ریبرندینگ شما هم مطابق با نرخ تغییرات، سرعت بالایی داره. ریبرندینگ یا احیای مجدد میتونه تلاش شرکت ها برای تکامل رو به خوبی بروز بده و باعث بشه مشتریان تشنه تغییر دائما برای دیدن تغییرات جدید به سمت برندتون برگردن.

 

– تصویر نامناسب برند

شرکت هایی که برای مدت طولانی مشغول تجارت بودن، اغلب اوقات مجبورن برای همگام شدن با تغییراتی که در حوزه زیبایی شناسی اتفاق میفته، برندشون رو تغییر بدن. مثلا اگر هنوز از پالت رنگی دهه 90 میلادی استفاده می کنین، احتمال اینکه لوگوی یا اقلام تبلیغاتی برندتون قدیمی و خسته کننده به نظر برسه وجود داره. شرکت های فناوری مثل آی بی ام و گوگل در طول زمان برای نشون دادن هویتشون، برند خودشون رو مجددا طراحی کردن.

مدرن کردن وجهه شرکت برای بین شرکت های حرفه ای برجسته و متمایز به نظر برسین، خیلی مهمه. بعضی وقتها هویت برندی که برنامه ریزی شده بود اتفاق نمیفته و حتی باعث آسیب دیدن برند میشه. در چنین شرایطی بهتره شرکت به ریبرندینگ یک شانس مجدد بده و تصویر نامناسب فعلی برند رو بهبود ببخشه.

در طول فرآیند ریبرندینگ در نظر بگیرین که آیا تصویر برندتون منعکس کننده تغییرات که در شرکت رخ داده، هست یا نه. همچنین باید لوگو، نام برند، فونت و عناصر مرتبط برندتون رو ارزیابی کنین و ببینین آیا از هویت برندتون حمایت می کنه یا نه. اگر جوابتون به این دو سوال منفیه، سازمان شما به احتمال زیاد به یک ریبرندینگ احتیاج داره.

 

– تغییر مالکیت کسب و کار

گاهی اوقات تغییرات بزرگ در شرکت باعث میشه تا به ریبرندینگ نیاز باشه. اگر کسب و کارتون تغییر مدیریتی یا مالکیتی داشته باشه، مهمه که هویت برندتون با این تغییرات هماهنگ بمونه. به هر حال، طراحی یک برند، کارت ویزیت یک شرکت رو تشکیل میده و بنابراین باید کاملا شخصیت اون کسب و کار و به خصوص شخصیت تیمی که اون کسب و کار رو تشکیل داده رو منعکس کنه.

معمولا یک مدیریت جدید تمرکز و جهت گیری های جدید و مجددی رو در داخل شرکت ایجاد می کنه. این مسیر جدیده که میتونه از ریبرندینگ سود زیادی ببره. از اونجایی که طراحی یک برند بازتابی از هویت یک شرکت، از جمله جهت گیری، تمرکز و اهداف اون هستش، برای طراحی یک کسب و کار ضروریه که با این تغییرات سازگار بشه و با تمرکز مدیریت جدید هماهنگ بمونه.

 

– شرایط اضطراری پیش بینی نشده

از اونجایی که جهان پر از عدم قطعیت هاست، همیشه تهدیدی از موقعیت های پیش بینی نشده مثل ورشکستی، عواقب قانونی، شهرت بد و غیره وجود داره. اینها مسائلی هستن که هیچ برندی نمیتونه از قبل برای اونها برنامه ریزی کنه.

ریبرندینگ تقریبا به هر برندی کمک می کنه تا با نوسانات مقابله کنه و با شرایط موجود سازگار بشه. اگر برند به دلیل یک رویداد پیش بینی نشده سقوط سختی داشته باشه، Rebranding میتونه در دراز مدت نقش یک ناجی رو ایفا کنه.

 

– ادغام ها و خریدها

به عنوان یک کسب و کار آخرین چیزی که میخواین اینه که مشتریانتون گیج بشن! اگر کسب و کار شما ادغام یا خریداری بشه، چند برند با همدیگه ترکیب میشن و این موضوع میتونه برای گیج کردن مخاطبین شما پتانسیل قابل توجهی داشته باشه. با کنار هم قرار دادن عناصر مرتبط هر برند در یک برند جدید که به درستی هویت جدید رو منعکس می کنه، میتونین کنترل رو به دست بگیرین.

 

– پوشش دادن یک بحران در بازسازی برند

سرپوش گذاشتن روی بحران هم دلیلی برای ریبرندینگ به حساب نمیاد. چه در حال مقابله با مسائل داخلی مقاوم باشین و چه در حال مقابله با مطبوعات بد، ریبرندینگ در چنین شرایطی نمیتونه یک راهل حل باشه.

اکثر مصرف کنندگان و کارمندان به اندازه کافی باهوش هستن که بعد از ریبرند متوجه بشن دلیل اصلی ریبرندینگ سرپوش گذاشتن روی این بحران ها بوده.

 

انواع مختلف بازسازی برند

اگر شرکت شما به دنبال ریبرند باشه باید با انواع ریبرندینگ آشنایی داشته باشین. شناخت انواع مختلف ریبرندینگ میتونه به شما کمک کنه بین یک تغییر و به روزرسانی ساده یا ریبرندینگ کامل تصمیم بگیرین. به طور کلی ریبرندینگ به سه نوع اصلی قابل تقسیم هستن؛ ادغام برند، به روزرسانی برند و ریبرندینگ کامل. هر کدوم از اینها به دلایل متفاوتی انجام میشن و میزان کاری که هر کدوم لازم دارن هم کاملا متفاوته.

 

 

1. ادغام یا خرید برند

این نوع از ریبرندینگ وقتی اتفاق میفته که دو برند فعلی ادغام میشن و یک برند جدید و واحد رو تشکیل میدن. ادغام برندها زمانی اتفاق میفته که برند جدیدی خریداری میشه. ادغام برند زمانی که دو برند با همدیگه همبستگی یا به عبارتی فعالیت مرتبطی دارن بهترین نتیجه رو میده. در بقیه مواقع بهتره ریبرند کامل انجام بشه که طبیعتا به زمان خیلی بیشتری نیاز داره.

 

۲. به روزرسانی برند

به روزرسانی های برند میتونه به سادگی اعمال تغییرات جزیی در لوگو یا در حالت وسیع تر تغییر تمرکز روی ماموریت یک برند باشه. اگرچه به روزرسانی نسبت به ریبرندینگ کامل یک شرکت به تلاش خیلی کمتری نیاز داره اما به روزرسانی تمامی نسخه های لوگو، اقلام چاپی، وب سایت و هر اقلام طراحی شده دیگه ای رو شامل میشه.

 

3. ریبرندینگ کامل

یک ریبرند کامل در واقع برند شما رو به طور کامل و از صفر می سازه. شاید میخواین بازارتون رو به یک صنعت دیگه گسترش بدین یا در مدیریت شرکت تغییرات گسترده ای انجام شده باشه. به هر حال، بهتره بدونین که ریبرند کامل به زمان و نیروی انسانی زیادی نیاز داره. توصیه میشه از ریبرندینگ کامل فقط در شرایطی که واقعا ضرورت داره استفاده کنین. مثلا اگر نمیتونین با بازار هدفتون ارتباط برقرار کنین، ریبرند کامل میتونه ایده خوبی باشه.

استراتژی های مهم ریبرندینگ

برای پیاده سازی موفق یک استراتژی ریبرندینگ اول باید بدونین که قراره بخشی از برند ریبرند بشه یا تمام اون. مرحله بعدی اینه که در مورد مخاطب هدف برندتون به خوبی تحقیق کنین و ببینین قراره با ریبرند کردن چه دموگرافی رو به سمت خودتون جذب کنین.

در نهایت چشم انداز، ماموریت و ارزش های شرکت رو دوباره تعیین و با استفاده از اونها استراتژی ریبرندینگ خودتون رو اجرا کنین.

 

 

1- تغییر لوگو

یکی از استراتژی های اصلی ریبرندینگ تغییر لوگو هستش. با یک لوگوی جدید میتونین به مشتریانتون نشون بدین هویت برندتون تغییر کرده. میتونین لوگوی زیباتر با رنگ بندی یا المان های متفاوتی داشته باشین. دلیل اصلی برای تغییر لوگو اینه که با هویت جدید برندتون همخوانی داشته باشه و در مارکتینگ برند جدید بهتون کمک کنه.

 

2- تغییر جایگاه برند

بعد از تغییر لوگو، مهمه که جایگاه برندتون رو هم تغییر بدین. شما نمیتونین رنگ بندی و لوگوی خودتون رو تغییر بدین و انتظار داشته باشین یک شبه مخاطبین به برند جدیدتون جذب بشن. محتوایی که قراره با اونها بازاریابی انجام بدین باید حاوی پیغام مشخصی باشه. این پیغام میتونه ماموریت، ارزش ها و یا چشم انداز برند جدیدتون باشه.

با تغییر جایگاه برندتون میتونین به مشتریانتون ماموریت، ارزش ها و چشم انداز برند جدیدتون رو نشون بدین.

 

3- ساخت تبلیغات جدید

وقتی لوگو و پیغام برند جدیدتون مشخص شد، وقتشه که تبلیغات و محتوای جدید رو با این مفاهیم جدید تولید کنین. این تبلیغات میتونه تعامل با مشتریان رو افزایش بده و به اونها نشون بده تغییرات جدید چه تاثیری روی برندها داره. اینطوری میتونین به دموگرافی یا مخاطبین وسیع تری دسترسی پیدا کنین.

 

4- تغییر لحن برند

در نهایت شما میتونین لحن برند رو هم تغییر بدین. لحن برندتون در واقع زاویه دیدی هستش که محتوای متنی بازاریابی شما بر اساس اون نوشته میشه. لحن برند میتونه رسمی، کژوال، شوخ یا غیره باشه.

اگر ریبرندینگ می کنین، خوبه که لحن برندتون رو هم تغییر بدین تا تغییرات ایجاد شده رو با یک لحن جدید به مخاطبین اطلاع بدین.

راهنمای گام به گام ریبرند یک شرکت

همونطور که گفته شد، دلایل زیادی وجود داره که یک شرکت رو به سمت ریبرندینگ پیش می بره. اکثر شرکت ها معمولا برای تعیین دوباره جایگاهشون در بازار هدف دست به ریبرند میزنن. در ادامه میتونین با گام های لازم برای ریبرندینگ آشنا بشین.

 

 

1) با دلیل کسب و کار شروع کنین

هر استراتژی ریبرندینگی باید با درک کامل دلیل کسب و کار شروع بشه. آیا کسب و کار به رشد سریع تری نیاز داره؟ آیا شرکت شما باید با رقبای بزرگتر و معتبرتر رقابت کنه؟

برخی از دلایل مثل ادغام دو شرکت خیلی واضحن، اما بعضی دیگه مثل بزرگتر شدن تصویر یک برند میتونن پیچیده تر باشن. اگر دلیل کسب و کار رو روشن نکنین، در معرض خطر هدر دادن مقادیر زیادی از منابع قرار می گیرین. بعضی از دلایل اصلی دیگر که میتونه برای ریبرند شدن یک شرکت وجود داشته باشه رو در پایین ذکر کردیم:

• شما باید در یک سطح بالاتر یا در یک بازار جدید رقابت کنین.
• برند شما دیگر شخصیت شما رو نشون نمیده.
• شرکت شما از یک برند فعلی جدا شده.
• شما بنا به یک دلیل قانونی مجبورین تغییر کنین.
• شما باید پیامتون رو ساده و متمرکز کنین.
• شما یک تیم بازاریابی جدید دارین.
• شما در حال راه اندازی یک لاین خدمات یا محصول جدید هستین.

 

2) درباره شرکت و مشتریان هدفتون تحقیق کنین

وقتی دلایل کسب و کار برای ریبرندینگ مشخص شد، گام بعدی اینه که درباره شرکت و مشتریانتون تحقیقات مستقلی رو انجام بدین. اگر میخواین وارد بازار جدیدی بشین، این تحقیق باید شامل مشتریان هدف جدیدتون هم میشه. هدف اینه که نسبت به جایگاه و شایستگی های فعلی برندتون در بازار هدف به یک درک عینی برسین.

بدون این تحقیقات، شما فقط از دیدگاه داخلی عملی می کنین. تحقیقات نشون میدن که خریداران و فروشندگان خدمات حرفه ای نشون میدن که تقریبا همه شرکت ها نقاط کوری دارن که باعث میشه نسبت بازار دید تحریف شده ای داشته باشن. بالاخره همه ما انسانیم و بدون تحقیق عینی، برند رو بر اساس فرضیات نادرست میسازین.

 

3) از جایگاه بازار و پیام شرکتتون برای کشف استراتژی برند استفاده کنین

همونطور که معماری و ساختار جایگاه بازار و پیام شرکتتون رو توسعه میدین، میتونین جوهره اصلی استراتژی برندتون رو کشف کنین. موقعیت شما در بازار، شرح مختصری از جاییه که در فضای بازار قرار میگیرن. آیا شما یک رهبر نوآور هستین یا یک ارائه دهنده کم هزینه؟

این جایگاه خیلی از تصمیمات بعدیتون رو هدایت می کنه. استراتژی شما باید به نوعی متعادل باشه که به مخاطب بگه به عنوان یک شرکت چه کسی هستین و قراره در آینده چه کسی باشین. شما باید بتونین از جایگاهتون حمایت کنین، وگرنه به یک برند توخالی تبدیل میشین.

ساختار پیام شما، در واقع بیان کننده پیام هاییه که به هر کدوم از مخاطبین اصلیتون ارسال میشه. این پیام ها باید با برند کلی شما سازگار و قابل حمایت باشه. این ساختار در واقع اسکلتیه که کپی های مارکتینگ روی اون ساخته میشه.

 

4) هویت برندتون رو بسازین

این بخشی از استراتژی ریبرندینگه که در اون عناصر بصری رو به شکلی توسعه میدین که با نام تجاری یا برندتون متناسب باشه. به نام شرکت، لوگو، شعار، رنگ ها، طراحی کارت ویزیت، ست اداری و موارد مشابه فکر کنین. این عناصر اغلب در یک سند دستورالعمل های سبک برند توضیح داده میشن.

در این سند که به Guideline برند هم شناخته میشه، مجموعه ای از پارامترها ارائه میشه تا برندتون در تمامی اقلام بازاریابی (آنلاین یا چاپی) به صورت یکسان و منسجم دیده بشه. خیلی از افراد این عناصر رو با برند شما اشتباه می گیرن. برند شما شهرت و قابلیت دیده شدن شماست، نه نام شرکت یا لوگوی اون. هویت برند شما در واقع برندتون رو به صورت خلاصه نمایش میده.

 

5) توسعه وب سایت و حضور در فضای آنلاین

وب سایت شما مهمترین ابزار ارتباطی و توسعه کسب و کار شماست. در این فضا میتونین داستانی جذاب رو برای هر کدوم از مخاطبینتون تعریف کنین. وب سایت اولین جاییه که یک مشتری یا کارمند بالقوه برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شرکتتون به اون مراجعه می کنه.

اگر بگیم یک وب سایت و حضور آنلاین شما قلب یک شرکت مدرن ارائه دهنده خدمات حرفه ای به حساب میاد اصلا اغراق نکردیم. همه استراتژی های ریبرندینگ در نهایت وب سایت شما رو شامل میشه. در حالت ایده آل، یک وب سایت بر اساس چهارچوب معماری پیام شرکتتون ساخته میشه. در کنار وب سایت، حضور آنلاین برندتون در شبکه های اجتماعی موقعیتتون در بازار رو به طور کامل بیان می کنه.

 

6) اقلام بازاریابی

در این مرحله از استراتژی ریبرندینگ، تمام اقلام بازاریابی که برای انتقال پیام های برند و خدماتتون به اونها نیاز دارین، طراحی میشن. کاتالوگ ها، قالب های پروپزال، بروشورها، بروشورهای تک برگی و غرقه های نمایشگاهی جزو اقلامی هستن که معمولا باید به اونها فکر کنین.

از این ابزارها میتونین برای انتقال پیامتون استفاده کنین و به همین دلیل باید در استراتژی برندتون نقش مهمی داشته باشن.

 

7) پلن ساخت برند

عنصر نهایی استراتژی ریبرندینگ، تدوین برنامه برای برای ارتقا و تقویت برند جدیدتون هستش. چطور برند رو به صورت داخلی راه اندازی می کنین؟ در خدمات حرفه ای، ضروریه که کارمندانتون از برند جدید استقبال کنن. به هر حال اونها هم بخشی از محصولات شما به حساب میان.

همچنین خیلی مهمه که برندتون رو طوری بسازین که شهرت و تخصص شرکتتون و همینطور نامتون رو به اشتراک بگذاره و موقعیت شما رو در بازار اعلام کنه. برخی از استراتژی های ریبرندینگ به دلیل اینکه سعی می کنن مسیر میانبر رو طی کنن، شکست میخورن. بعضی دیگر از استراتژی ها به دلیل انتخاب شرکای اشتباه شکست میخورن.

اما اگر با یک استراتژی ریبرندینگ درست و اصولی شروع کنین، لزومی نداره این اتفاق بیفته. یک شریک با تجربه پیدا کنین. به Rebranding توجهی که شایسته اون هست رو داشته باشین تا در آینده پاداشش رو دریافت کنین. یک شرکت با موقعیت خوب که به وضوح با برند جدیدش همخوانی داره میتونه یک رقیب قدرتمند باشه.

 

یک ریبرندینگ موفق چه مراحلی دارد؟

تغییر نام تجاری یا ریبرندینگ برای هر سازمانی یک سرمایه گذاری هیجان انگیز محسوب میشه، اما در عین این فرایند میتونه پر زحمت و طاقت فرسا هم باشه. اینکه از کجا شروع کنین؟ اول به چه بخشی توج کنین؟ چه کسی میتونه کمک کنه؟ اگر قبلا تجربه ریبرندینگ رو نداشته باشین ممکنه کاملا سردرگم بشین.

به همین دلیل، در این بخش ما به مراحلی که معمولا برای یک ریبرندینگ موفق باید انجام بشه اشاره کردیم تا اگر در آینده نزدیک تغییر نام تجاری در برنامه شما قرار داشت، از افتادن در دام ها و انجام اشتباهات جلوگیری کنین و این پروژه رو در یک مسیر اصولی و درست پیش ببرین.

 

 

مرحله اول) بدونین که چرا دارین ریبرندینگ انجام میدین

فقط به این دلیل که از نگاه کردن به لوگوی خودتون خسته شدین به این معنی نیست که باید به سمت یک برند جدید حرکت کنین. تغییر نام تجاری به زمان، انرژی و منابع زیادی نیاز داره، بنابراین تصمیمی هستش که نباید ساده گرفته بشه. هر پروژه ریبرندینگی متفاوت هستش اما شما باید دقیقا بدونین که چرا دارین این سرمایه گذاری رو انجام میدین.

در نهایت چون یک مشکل اساسی در نحوه برقراری ارتباط با نام تجاری شما وجود داره ممکنه در حال انجام پروژه تغییر نام تجاری باشین. برای رفع موثر این مشکل، باید دقیقا بفهمین که اون مشکل اصلا چیه. مهمتر از همه، شما باید اون مشکل رو با تیم خودتون در میان بگذارین تا همه بدونن که چرا دارن برای رسیدن به اهداف ریبرندینگ تلاش می کنن.

برای تکمیل یک پروژه برندسازی مجدد موفق، لازمه که همه افراد درگیر، از تصمیم گیرندگان سطح بالا گرفته تا طراح لوگوی شما در این زمینه حضور داشته باشن. هیچ چیز ناامیدکننده تر از این نیست که به دلیل کنار گذاشتن یکی از این افراد دوباره به نقطه اول برگردین.

 

مرحله دو‏م) تیم برند خودتون رو شناسایی کنین

شما به تیمی با دانش، تخصص و مهارت های ارتباطی نیاز دارین تا بتونین یک نام تجاری جدید رو ایجاد کنین. دلیلش اینه که در فرایند Rebranding جزئیات زیادی وجود داره و این فرایند میتونه خیلی سریع به یک موقعیت استرس زا تبدیل بشه.

وقتی نوبت به پیدا کردن افراد مناسب برای اجرای پروژه ریبرندینگ میرسه، میتونین به طور کامل از نیروهای موجود در داخل شرکت استفاده کنین یا از یک آژانس برندسازی کمک بگیرین. هر کدوم از این دو مسیر مزایای خاص خودش رو داره و انتخاب اونها کاملا به نیاز و شرایط شما بستگی داره.

مزایای استفاده از نیروهای داخلی: هیچکس مثل شما نسبت به برندتون شناخت نداره. اگر دانش، منابع و مهارت هایی رو اجرای ریبرندینگ دارین، میتونین از اونها استفاده کنین.

مزایای برون سپاری به آژانس برندسازی: در حالی که هیچ کس به اندازه شما نسبت به برندتون اطلاعات دقیقی نداره، برندها بعضی اوقات میتونن تصمیمات اشتباه بگیرن و مسائل رو اون طوری که باید نبینن. دیدگاه بیرونی در این شرایط میتونه خیلی ارزشمند باشه. آژانس های برندینگ تخصص زیادی دارن، میدونن چه چیزی میتونه درست یا غلط باشه و میتونن شما رو در مسیر درست هدایت کنن.

البته ترکیبی از هر دو گزینه هم میتونه مفید و موثر باشه. در نهایت چیزی که مهمه اینه که ارتباط واضحی رو ایجاد کنین و همکاری خلاقانه در تیم رو پرورش بدین، چه تیم داخلی شرکت خودتون باشه و چه تیمی از یک آژانس برندسازی.

فراموش نکنین که اگر قراره از تیم داخلی برای ریبرندینگ استفاده کنین حتما ابزارهای لازم رو در اختیارشون قرار بدین تا پیشرفت پروژه به صورت روان انجام بشه.

 

مرحله سوم) تجزیه و تحلیل رقابتی رو انجام بدین

کلید اصلی یک نام تجاری خوب، ارتباطات خوبی هستش که ایجاد می کنه. دونستن اینکه چه چیزی باید بگین، چطور خودتون رو به مشتریان هدف معرفی کنین مخصوصا در مقایسه با سایر برندها از اهمیت زیادی برخورداره.

به همین دلیل، تجزیه و تحلیل رقبای خودتون با نگاهی انتقادی به هر جنبه ای از برند، از طراحی لوگو و شعار گرفته تا صدای برند و پیام رسانی، مفید هستش و اهمیت داره. اهمیت این اطلاعات در این هستش که نشون میده کجا میتونین فرصت انجام یک اقدام متفاوت با سایر برندها رو داشته باشین.

معمولا بین برندها شباهت های زیادی دیده میشه. مثلا اگر در صنعت شما اکثر برندها از رنگ آبی برای لوگو استفاده می کنن، شما میتونین با یک رنگ متفاوت، کاملا متمایز به نظر برسین.

 

مرحله چهارم) مشتریانتون رو بشناسین

تغییر نام تجاری مشخص می کنه که شخصیت برند شما چطور شناخته میشه. اما نکته مهم دیگه ای که باید به اون توجه داشته باشین اینه که با چه کسانی قراره ارتباط برقرار کنین. با اینکه دموگرافی هدف شما قرار نیست به طور کامل تعیین کننده برند جدیدتون باشه، اما باید در نظر داشته باشین که اونها شما رو چطور تصور می کنن. در نهایت، باید بتونین به این سوال جواب بدین که «آیا برند شما با مردم همخوانی داره یا نه؟».

همون طور که در فرایند ریبرندینگ پیشرفت می کنین، پرسوناهای خودتون رو در نظر بگیرین. اونها چه کسانی هستن؟ چه چیزی میخوان؟ انتظار دارن چطور با اونها صحبت بشه؟ اونها از برند شما چه انتظاری دارن؟ اینها سوالات ارزشمندی هستن که باید برای اونها پاسخ مناسبی داشته باشین.

 

مرحله پنجم) حسابرسی یا عارضه یابی برند رو انجام بدین

یک پروژه بازسازی برند موفق با تحقیق خوب و دقیق شروع میشه. هر چقد دانش بیشتری داشته باشین، استراتژی و رویکرد خلاقانه شما بهتر هستش. قبل از اینکه به طور رسمی پروژه Rebranding خودتون رو شروع کنین (پیام رسانی، تغییر طراحی و غیره)، باید بدونین که چه چیزی کار می کنه، چه چیزی خوب نیست، چطور باید رشد کنین و غیره.

بنابراین، حسابرسی برند اولین گام مهمی هستش که باید در نظر داشته باشین. مشابه تجزیه و تحلیل رقبا، این کار فرصتی رو برای بررسی عمیق تر وضعیت فعلی برند شما فراهم می کنه. بینش جمع آوری شده در این مرحله روی تصمیم گیری شما در آینده تاثیر میگذاره.

وقتی که حسابری کامل برند رو انجام دادین، باید بدونین که چه مناطقی به توجه فوری نیاز دارن. ممکنه بر اساس غریزه تمام توجه خودتون رو به این بخش ها معطوف کنین، اما باید بدونین که برند شما یک اکوسیستم پیچیده هستش. شما نمی تونین فقط یک شعار رو تغییر بدین و هزاران کارت ویزیت جدید سفارش بدین و انتظار داشته باشین مشکل حل شده باشه.

یک برند قوی با فکر و نیت قبلی ساخته میشه و هر کدوم از عناصر به عناصر دیگه متکی هستن. به همین دلیل هستش که ما در این مقاله مراحل اجرای ریبرندینگ رو با این ترتیب خاص گردآوری کردیم.

 

مرحله ششم) ماهیت و ذات برند خودتون رو بیان کنین

ماهیت یا ذات برند شما چیه؟ این مفهوم در واقع بیان می کنه که هسته اصلی برند شما چیه. برای درک بهتر، هسته اصلی برند شما باید موارد زیر رو شامل بشه:

• هدف: چرا این برند وجود داره؟
• چشم اندازه: قراره به ایجاد چه آینده ای کمک کنین؟
• ماموریت: چطور این آینده رو خلق می کنین؟
• ارزش ها: شما کی هستین؟ چطور کار می کنین؟

این عناصر بر هر جنبه ای از ریبرندینگ شما تاثیرگذار هستن. بنابراین، باید مطمئن بشین که هر کدوم به وضوح مستند شده باشن. ممکنه متوجه بشین که فقط بخشی از ماهیت برند خودتون رو بیان کردین، اما حالا وقتش رسیده که دوباره ارزیابی کنین و مطمئن بشین که این ماهیت دقیقا شخصیت برند و اون چیزی که در تلاش هستید در آینده بهش برسین رو نشون بده.

شاید این موارد واضح به نظر برسن، اما شفافیت به همه از طراح گرفته تا مدیر پروژه و CMO کمک می کنه تا بفهمن دقیقا چه اتفاقی داره میفته، چه کسی اون رو مدیریت می کنه و از اونها چه انتظاری دارین. مستندات واضح و مختصر از همه عناصر، از ماهیت برند و زمان بندی گرفته تا پرسشنامه حسابرسی بودجه و برند، خیلی مفید هستش.

مدیر پروژه شما باید مسئولیت نگه داشتن تحقیقات سازمان دهی شده، اسناد به روز شده و همه موارد ذخیره شده در مکانی با دسترسی آسان رو برعهده داشته باشه.

 

مرحله هفتم) شفاف سازی پیام برند

ممکنه وسوسه بشین که اول روی طراحی لوگو یا دارایی های بصری خودتون تمرکز کنین، اما یادتون باشه که هویت بصری شما در واقع گسترش دهنده پیام شماست. بنابراین، خیلی مهمه که اول پیام برند خودتون رو بیان کنین. این پیام باید عناصر زیر رو شامل بشه:

• جوهره برند (صدا، لحن، شخصیت)
• شعار
• ارزش پیشنهادی
• ستون ها یا ساختار پیام برند

این عناصر پیام رسانی می تونن به مرور زمان کهنه بشن، مخصوصا اگر دهه ها از آخرین ریبرندینگ شما گذشته باشه. هدف شما اینه که پیامی رو ایجاد کنین که با اهداف برند شما سازگار، منسجم و همسو باشه. برای این کار ممکنه لازم باشه از اول شروع کنین یا پیام های فعلی برند رو اصلاح کنین.

 

مرحله هشتم) هویت بصری برند رو طراحی کنین

اکثر کسب و کارها وقتی تصمیم می گیرن یک پروژه ریبرندینگ رو اجرا کنن، فقط روی هویت بصری و ظاهر جدید برند تمرکز می کنن. اما هویت بصری فقط بازتاب و گسترش دهنده این واقعیته که برند شما چه شخصیتی داره. به همین دلیل، خیلی مهمه که قبل از انجام این مرحله، مفاهیم مربوط به شخصیت برند رو به صورت کامل مشخص کرده باشین.

همونطور که گفته شد، هویت بصری در واقع چهره برند شما محسوب میشه. بنابراین، این چهره باید در هر نقطه تماسی شما رو به خوبی نشون بده. برای اینکه این کار رو به طور موثری انجام بدین، باید هویتی طراحی کنین که ویژگی های زیر رو داشته باشه:

• جامع: هویت بصری جدید باید توانایی و آزادی عمل لازم برای ایجاد انواع محتوا اعم از موشن گرافیک های وب سایت یا بنرهای چاپی در نمایشگاه های تجاری رو در اختیار طراحان قرار بده.
• انعطاف پذیر: هویت بصری جدید باید در رسانه های مختلف قابل استفاده باشه و همچنین بتونه همزمان با رشد برند شما، تکامل پیدا کنه.
• شهودی: هر عنصر در هویت بصری جدید شما باید با سایر عناصر هماهنگ باشه.
• دقیق: هویت بصری جدید باید شخصیت برند شما رو به طور موثری معرفی کنه.

این یعنی بعضی از عناصر در هویت بصری شما ممکنه به اصلاح، به روزرسانی یا تکمیل نیاز داشته باشن. این عناصر می تونه موارد زیر رو شامل بشه:

• رنگ ها
• لوگو
• تایپوگرافی
• سلسله مراتب
• عکاسی
• تصاویر گرافیکی
• آیکون ها
• عناصر تعاملی
• ویدیو و موشن گرافیک

همچنین مهمه که از بالا به پایین با ریبرندینگ بصری برخورد کنین، چون عناصر مختلف مثل لوگو و رنگ روی همدیگه تاثیر میگذارن.

 

مرحله نهم) دستورالعمل های برند خودتون رو ایجاد کنین

بعضی از تیم ها در برابر تغییرات مقاومت می کنن یا تحت تاثیر اون قرار می گیرن. شما نمی تونین فقط برند جدید رو معرفی کنین و کارمندان رو به حال خودشون رها کنین. شما باید با ارائه ماهیت برند، پیام ها و هویت بصری جدید در دستورالعمل های زیبا و منظم، به تیم خودتون برای پیاده سازی درست برندینگ جدید انگیزه بدین.

برای آسون تر کردن کارها، دستورالعمل های جامع و قابل فهم رو همراه با مواردی مثل نمونه های واقعی یا چک لیست ها ارائه بدین تا از سردرگمی و اتلاف وقت جلوگیری کنین. دستورالعمل های به روز شده شما باید در دسترس هر تولیدکننده محتوایی که به اونها نیاز داره قرار بگیره. همچنین یک نقر باید برای پاسخگویی به سوالات مربوط به نحوه اعمال دستورالعمل های جدید تعیین بشه.

 

مرحله دهم) برند خودتون رو گسترش بدین

تکمیل یک پروژه بازسازی برند یک بخش از کار هستش و معرفی اون به جهان یک بخش دیگه. از اطلاع رسانی به تیم خودتون گرفته تا معرفی برند جدید به مطبوعات، موارد زیادی وجود داره که باید به اونها رسیدگی بشه. هر چقدر آمادگی بیشتری داشته باشین، همه چیز راحت تر پیش میره. بنابراین، شما باید یک استراتژی معرفی برند قوی رو چه در داخل و چه در خارج از شرکت پیاده سازی کنین.

نحوه تغییر نام تجاری یک شرکت

تغییر نام تجاری به صورت کامل یک فرایند دقیق و از قبل برنامه ریزی شده هستش که معمولا تغییرات محسوسی رو در ظاهر و احساس یک برند ایجاد می کنه. وقتی که تشخص دادین نیاز به Rebranding اجتناب ناپذیره، باید پنج مرحله زیر رو در نظر بگیرین تا شانس موفقیت پروژه ریبرندینگ خودتون رو افزایش بدین.

• مخاطبان و بازار برند خودتون رو دوباره ایجاد کنین
• چشم انداز، ماموریت و ارزش های شرکت خودتون رو مجددا تعریف کنین
• نام شرکت خودتون رو در حین تغییر نام تجاری تغییر بدین
• در شعار برند خودتون تجدید نظر کنین
• هویت برند خودتون رو بازسازی کنین
• احساسات برند رو دنبال کنین
• برای معرفی موفقیت آمیز برند جدید برنامه ریزی کنین

نمونه هایی از Rebranding

 

تبدیل شدن فیس بوک به متا

 

 

تغییر نام فیس بوک به متا احتمالا یکی از مهمترین ریبرندینگ های انجام شده در چند سال اخیر است. بعد رسوایی جریان کمبریج آنالیتیکا، فیس بوک شدیدا به راهی برای فرار از پیگیری رسانه ها نیاز داشت.

این غول رسانه های اجتماعی با کاهش شدید اعتماد مشتریان دست و پنجه نرم می کرد، پس چطور تونست از این چالش ها عبور کند؟ فیس بوک فقط لوگوی خودش رو به روز نکرد، بلکه یک نام جدید، هویت جدید و حتی یک چشم انداز و ماموریت جدید رو برای برند خودش ایجاد کرد.

این شرکت تمرکز خودش رو از برترین شرکت رسانه های اجتماعی بودن به معرفی خود به عنوان یک نوآور تغییر داد. اونها ما رو با مفهوم متاورس (Metaverse) آشنا کردن و سپس آینده ای شامل تعاملات کاملا دیجیتالی رو معرفی کردن.

در حالی که ما هنوز نمی دونیم ریبرندینگ متا از نظر جریان نقدی و اعتماد مشتری تا چه حدی می تونه موفق باشه، اما دلایل زیادی وجود داره که این حرکت می تونه موفقیت آمیز باشه. پروژه ریبرندینگ فیس بوک نشون دهنده تعهد زاکربرگ برای شروع فصل جدیدی برای این شرکت هستش.

علاوه بر این، هیاهوهای ایجاد شده در مورد متاورس، قطعا به خاموش کردن سر و صدای رسوایی کمبریج آنالیتیکا کمک کرد.

 

چوبانی

 

 

برند چوبانی (Chobani) در سال 2017 برندش رو با چند تغییر بزرگ ریبرند کرد تا در صنعت ماست های طعم دار و هم زده نسبت به رقباش متمایز بشه. اونها هویت خودشون رو از یک شرکت تولید ماست به یک شرکت سلامتی متمرکز به غذا با ماموریت جدید «مبارزه برای شادی همیشگی» تغییر دادن. در صفحه Impact وب سایت چوبانی میتونین جمله «مهمترین چیزی که ما ایجاد می کنیم تفاوته. تفاوتی که فقط به ماست خلاصه نمیشه» رو ببینین.

این تمرکز روی سلامت و تغذیه در تبلیغات اونها و محصولات جدیدشون از جمله ماست یونانی با قند کم و ماست فلیپ چوبانی قابل مشاهده هستن. چوبانی همچنین طراحی بسته بندی های خودش رو از ظروف سفید رنگ و ساده با عکس میوه ها به طراحی جدید با رنگ بندی جذاب و متنوع تغییر داد.

اینطوری چوبانی موفق شد در غرفه ها نسبت به بسته های سفید رنگ ماست سایر برندها متمایز بشه.

 

دراپ باکس

 

 

در سال 2007 دراپ باکس به عنوان یک سرویس تحت وب برای نگهداری و به اشتراک گذاری فایل راه اندازی شد. اما در سال 2017، این شرکت خودش رو به عنوان یک رابط متصل کننده تیم ها و کسب و کارهایی با اندازه مختلف معرفی کرد. به جای سرویس اشتراک گذاری، دراپ باکس حالا یک مجموعه کامل از API، ابزارها و قابلیت های ادغام پذیری بود. همراه با تغییر ماموریت داخلی، لوگوی دراپ باکس هم به شکلی تغییر کرد تا منعکس کننده محصولات جدیدش باشه.

تیم طراح دراپ باکس در بیانیه ای اعلام کرد «لوگوی قدیمی ما یک جعبه آبی رنگ بود که یک مکان عالی برای ذخیره کردن اطلاعات رو نشون میداد. اما لوگوی جدید تمیزتر و ساده بود و به جای یک جعبه، مجموعه ای از سطوح بود که یک پلتفرم باز و مکانی برای خلق کردن رو نشون میداد».

 

ریبرندینگ اینستاگرام

 

 

اینستاگرام، یک شبکه اجتماعی متعلق به فیسبوکه که بخش زیادی از محتوای اون رو عکس تشکیل میده. اینستاگرام در زمان خرید به اندازه فیسبوک محبوب نبود اما پتانسیل عظیمی داشت که به دلیل نام تجاری ضعیف به درستی توسط جهان شناخته نشد.

بعد از اینکه فیسبوک پتانسیل هاش رو دید، اینستاگرام ریبرند شد و با معرفی یک لوگوی جدید، تغییراتی در UX، افزودن ویژگی های جدید و تغییر رنگ برند، وضعیت برند تا حد چشمگیری بهبود پیدا کرد.

 

 

سوالات متداول

• 
  

  ریبرندینگ چیست؟

  وقتی برای اولین بار یک کسب و کار رو راه میندازین، برندینگ احتمالا آخرین چیزیه که به ذهنتون میاد. به هر حال وقتی هنوز نمیدونین مشتریان چه کسانی هستن و در کجا سکونت دارن، هیچ ایده‌ ای ندارین که از کجا باید شروع کنین.

• 
  

  چرا ریبرندینگ اهمیت دارد؟

  وقتی صحبت از ریبرندینگ میشه، نظرات ضد و نقیضی وجود داره. عده زیادی معتقدن که ریبرندینگ برای موفقیت یک کسب و کار ضروریه. برندها با ریبرند کردن میتونن به گونه ای تکامل پیدا کنن تا علاوه بر اینکه در جریان رقابت قرار بگیرن، با خواسته ها و سلیقه های پیوسته در حال تغییر مصرف کننده ها هم سازگاری داشته باشن.

• 
  

  استراتژی های مهم ریبرندینگ چیست؟

  تغییر لوگو – تغییر جایگاه برند – ساخت تبلیغات جدید – تغییر لحن برند