فهرست مطالب این مقاله:
تقریبا اکثر ما در مسیر شغلیمون تجربه ناخوشایند کار کردن برای مدیرهای نه چندان کارآمد رو داریم. از طرف دیگه، خیلی از ما هم برای یک فرد کار کردیم یا با اون همکاری داشتیم که خیلی برامون الهام بخش بوده و همیشه تحسینش می کردیم. مدیرها و رهبرها؛ دو مفهومی که اکثر اوقات به جای هم به کار میرن و خیلی وقتا با هم اشتباه گرفته میشن تفاوت مدیر و رهبر رو میدونین و با مهارت های رهبری و مهارت های مدیران موفق آشنایید؟
خوبه بدونید که هر مدیری لزوما یک رهبر خوب به حساب نمیاد و برعکس، هر رهبر خوبی نمیتونه یک مدیر کارآمد به حساب بیاد. در خصوص شباهت های زیاد یا حتی یکسان بودن این دو مفهوم بحث و جدل زیادی در دنیای کسب و کار وجود داره و ما اینجا میخواهیم که تفاوت مدیر و رهبر رو براتون کامل توضیح بدیم.
بر اساس جدیدترین مطالعات انجام شده، مدیر بیشتر نشون دهنده سمت و جایگاه شغلی شماست و رهبر هم شخصیت شما رو نشون میده. شما میتونین همزمان یک مدیر و رهبر باشین یا صرفا مدیر یا رهبر باشین. اگر در حال حاضر یک مدیر هستین، میتونین روی تبدیل شدن به یک رهبر الهام بخش و کارآمد تمرکز کنین.
در این مقاله در خصوص تفاوت های اصلی بین این دو عنوان توضیحاتی دادیم که با توجه به اونها میتونین به شکل موثرتری ویژگی ها و خصوصیات لازم برای تبدیل شدن به یک مدیر یا رهبر خوب رو در خودتون ایجاد کنین.
مدیریت چیه؟
وقتی از مدیریت صحبت می کنیم منظورمون سازماندهی کردن و جهت دادن به مسیر کاری، عملکرد تیم و برنامه های کسب و کار هستش. مدیریت در چارچوبی که رهبران سازمان تعیین کردن حرکت می کنه و مدیر در سازمان در جهت اهداف اون حرکت می کنه؛ باید محیطی مناسب واسه اعضا آماده کنه تا در اون خلاقانه و کارآمد فعالیت کنن.
زنگ خطر مدیر تیم
وقتی تیم دائما توی رسیدن به نتیجه دلخواه عقب می مونه و شکست می خوره، اینجاست که صدای زنگ خطر برای مدیر بلند میشه. شکست دائم توی رسیدن به هدف یعنی مدیریت ناموفق. پس مدیر باید روش مدیریتیش رو تغییر بده و با تیم مشورت کنه تا چالش ها رو پیدا کنه و در رفع کردنشون پیش قدم شه. اگه هم روش های مدیریتیش جوابگوی نیازهای سازمان نبود حتما باید دوره های کوتاه مدتی در این زمینه رو بگذورنه.
رهبری چیه؟
همیشه به یک رهبر توی هر کسب و کاری نیازه تا تیم رو راهنمایی کنه و بهش انگیزه بده. در واقع رهبر روی تصمیم گیری های اعضای تیم، هدف گذاری و جهت دادن به فعالیت ها در محیط کار تاثیر به سزایی داره. اونها ممکنه چارچوب ها و قوانین سازمان رو برای عملکرد بهتر تغییر بدن و هدف نهاییشون در سازمان، پیدا کردن بهترین روش رهبری برای هدایت سازمان، تیم و اعضای اون هستش.
زنگ خطر رهبر تیم
اگه دیدید در جایی که کار می کنین، مدام از اعضای تیم کم میشه و افراد شرکت یا سازمان شما رو رها می کنن، پس این خودش یک زنگ خطر می تونه باشه. اگه هم دیدید اعضای تیم دائم بی انگیزه میشن و هیچ تمایلی برای پیشرفت ندارن، پس سازمان رهبر خوبی نداره.
خلاصه کلام اینکه اگه رهبر تیمی هستین به گروهتون انگیزه و نیرو بدین تا با هدف کار کنن و شما رو وسط کار رها نکنن.
وظایف مدیر موفق
یک مدیر مسئولیت های مختلفی در سازمان و تیم داره:
- مصاحبه، استخدام، ارزیابی نیروها و در صورتی که نیاز باشه ارتقا یا اخراج.
- برنامه ریزی و تعیین وظایف و کارهای تیم.
- هدف گذاری برای بخش های مختلف در تیم.
- بررسی عملکرد تیم در راستای هدف.
- کمک به اعضا برای حل مشکلاتی که در کار به وجود میان.
- به تیم فیدبک مناسب بده و در صورت نیاز به درستی انتقاد یا تمجید کنه.
وظایف رهبر موفق
مهم ترین مسئولیت های یک رهبر در سازمان به شرح زیر هستش.
- تصمیم گیری هوشمندانه و منطقی. یک رهبر خوب می شنوه، مشورت می کنه، فکر می کنه و بعد تصمیم می گیره. در واقع کل تیم از جمله مدیران نگاهشون به رهبر هستش تا تصمیم درستی رو بگیرن و بر این تصمیم مسیر رو ادامه بدن.
- توانایی برقراری ارتباط و انتقال اهداف. رهبر باید بتونه برنامه ها، اهداف و استراتژی ها رو صریح و بدون هیچ ابهامی به تیم ها منتقل کنه و با افراد ارتباط بهینه برقرار کنه تا اعضا بدونن سازمان داره چه اهداف رو در چه راستایی طی می کنه.
- به تیم انگیزه بده. رهبر موظف هستش تا تیم رو سر پا نگه داره و به اعضا انگیزه بده تا کارها بهتر انجام بشه و با علاقه بیشتری در سازمان حضور پیدا کنن و کارها رو انجام بدن.
- ارزیابی عملکرد تیم. بعد از اینکه رهبر وظایف تیم رو تعیین کرد، وظیفه داره عملکرد اعضا و تیم رو هم ارزیابی کنه تا در راستای اهداف سازمان قرار داشته باشه. در این ارزیابی توانایی ها، نقاط قوت و ضعف بررسی میشه. با در دست داشتن نتایج این ارزیابی میشه رویکرد ها و استراتژی های آینده سازمان رو بهبود داد.
- نظارت بر فعالیت های روزانه. مدیر باید دائما حواسش به کار اعضا در تیم های مختلف باشه تا کارهاشون رو درست انجام بدن و کم کاری صورت نگیره. نظارت مستقیم و روزانه روی فعالیت های اعضا تیم و سازمان رو با توجه به چارچوب تعیین شده به اهداف سازمان نزدیک می کنه و فضای کار از تنش دور می ماند.
خصوصیات اصلی رهبران قوی و مهارت های رهبری
علاوه بر خصوصیات کلی و مهمی که همه ما برای رشد و بهبود شخصیت و جایگاه شغلیمون باید به اونها اهمیت بدیم، خصوصیات زیر به عنوان اصلی ترین و بارزترین خصوصیات رهبران قوی و الهام بخش در نظر گرفته میشن و جزو مهارت های اصلی رهبری هستند.
1. برقراری ارتباط موثر با افراد
یکی از اصلی ترین مهارت های رهبری توانایی ارتباط برقرار کردن با افرادی در سطوح مختلف است. ارتباط برقرار کردن یک تواناییه که در پیدا کردن دیدگاه های مشترک با افراد دیگه، تسهیل ارتباطات، جلب علاقه مندی افراد، الهام بخشی و دادن انگیزه به آنها و معتبر و با اصالت بودن به شما کمک میکنه.
برای برقراری ارتباطات موثرتر باید روی شفافیت و تصمیم گیری مشترک تمرکز کنین و در صورت امکان نظرات و بازخوردها رو به صورت مستقیم دریافت کنین. همچنین بهتره همیشه جویای تلاش ها و دستاوردهای افراد مرتبط به خودتون باشین. برای اینکه این میزان توجه و اهمیت رو نشون بدین باید فضایی فاقد موارد مزاحم مثل گوشی های موبایل رو ایجاد کنین تا بتونین تعامل مناسبی داشته باشین.
2. جلب اعتماد افراد یکی از مهمترین مهارت های رهبری
جیمز کوزس در کتاب معروف خود به نام «چالش رهبری» به این موضوع اشاره کردن که تقریبا در تمام نظرسنجی ها، صداقت بیشتر از سایر خصوصیات رهبری اهمیت داشت. برای اینکه پیروی گروه های کوچک یا بزرگ افراد رو به دست بیارین باید اول اعتماد اونها رو جلب کنین. اعضای تیم باید به طور کامل به رهبرشون اعتماد داشته باشن.
اونها باید به این باور برسن که رهبرشون فردی هستش که شخصیتی یکپارچه و با اصالت داره. اعتماد به طور عمیقی با ارزش ها و اخلاقیات عجین شده. افراد معمولا به سرعت جذب رهبرانی میشن که برای اجرای قوانین سرسخت هستن و به تمام مجموعه توجه دارن.
3. قاطعیت رهبران بزرگ
یک رهبر قوی توانایی قضاوت بالایی داره، از اطلاعات و بینش های ورودی آگاهانه قدردانی می کنه و حامی نظرات متفاوت افراد هستش. با این حال، رهبران قوی باید قاطع باشن. پیتر شوتز، مدیر عامل سابق پورشه میگه «دموکراسی طور تصمیم بگیرین، دیکتاتوروار اجرا کنین!».
تصمیم گیری آگاهانه شامل ایجاد نقشه ای کامل و دقیق از تمام نتایج ممکن و پیش بینی مقصد تمام مسیرها هستش. یک رهبر باید با سنجیدن راهکارهای مختلف به یک تصمیم برسه. رهبران اغلب خودشون رو درگیر بی نقص بودن تک تک تصمیماتشون می کنن. در صورتی که بهترین رهبران دنیا گاهی تصمیماتی می گیرن که میدونن ممکنه اشتباه باشه.
تفاوت اصلی در سرعت تصمیم گیری و متقاعد کردن افراد تحت رهبری هستش. همه رهبران بزرگ از تک تک تصمیمات گرفته شده درس می گیرن و از تجربیات کسب شده برای تصمیمات بهتر و آگاهانه در آینده بهره می برن.
4. تفکر مستقل و ایده پردازی رهبران
یکی از مهمترین ویژگی های یک رهبر موفق و از بازر ترین مهارت های رهبری اینه که بتونه خوب فکر کنه. رهبران باید راهکارهای منطقی رو شناسایی و اعمال کنن. اونها نباید به اجرای استراتژی های قدیمی یا مفاهیم ترند مدیریت اصرار داشته باشن. متفکران خوب همیشه میتونن مشکلات رو حل کنن و هیچوقت برای ساخت تیم یا سازمانشون دچار کمبود ایده نمیشن.
برای دستیابی به ایده های نوآورانه و نو، وقتشون رو به خوندن کتاب، گوش دادن به پادکست ها یا صحبت با سایر افراد متفکر و خلاق میگذرونن و در مورد نرم افزار های روز مرتبط با کسب و کارشان مانند نرم افزار CRM تحقیق میکنن. خیلی از رهبران موفق در هر شرایطی زمانی رو به فکر کردن در خصوص چالش ها، فرصت ها و ایده ها اختصاص میدن. توصیه می کنیم در این بازه های زمانی همیشه یک کاغذ و خودکار همراهتون باشه تا ایده ها رو یادداشت کنین.
5. مثبت و الهام بخش بودن از مهارت های رهبری
موثرترین رهبران مثبت و الهام بخش هستن و افراد تحت رهبری اونها انتظار دارن رهبرشون پرانرژی و نسبت به آینده اشتیاق داشته باشه. اونها باید مقصد یک سازمان رو با اشتیاق و باور قوی به اعضای تیم نشون بدن. قطعا در این مسیر موانع و شکستهایی به وجود میاد که استرس و منفی بافی رو بالا می بره.
یک رهبر مثبت باید واکنش ها و استرس خودش رو کنترل کنه تا در شرایط بحرانی و سخت روحیه مثبت و الهام بخشش حفظ بشه. رهبرها باید روحیه اعضای تیم خودشون رو بالا ببرن و به اونها امید بدن. اگر اعضای تیم این روحیه مثبت و باور قوی رو در گفتار و کردار رهبر ببنین، به این اطمینان میرسن که مشکلات و چالش های آینده هم برطرف میشن.
6. تفاوت مدیر و رهبر در فروتنی رهبران نمونه
رهبران نمونه خیلی خوب میدونن که هیچ دستاورد بزرگی به تنهایی به دست نمیاد و قطعا به کمک دیگران نیاز دارن. برای رهبران خیلی مهمه که طرز فکر رهبری خدمتگزار رو انتخاب کنن. در این نگرش، رهبر تمایل به گوش دادن و ارائه پاسخ مناسب به بازخورد افراد تحت رهبری داره و اگر اشتباهی انجام بده به اون اعتراف میکنه.
رهبران متواضع فاقد غرور و تظاهر هستن و در عوض به دیدگاه ها و ایده های متنوع علاقه دارن. اونها به صورت خودآگاهانه شوخ طبعی دارن، به دیگران احترام میذارن و بهشون اعتبار میدن و در تعاملات خودشون با دیگران از تظاهر خودداری می کنن. یک رهبر باید همیشه انتظار تصمیمات اشتباه رو داشته باشه.
به همین دلیل خیلی مهمه که رهبرها پیش قدم بشه و در صورت لزوم از اعضای تیم یا سازمان عذرخواهی کنه. رهبران واقعی و موفق، فروتن و بی ادعا هستن و فقط به یادگیری و رشد بیشتر سازمان و افراد تحت هدایتشون فکر میکنن.
7. توانایی حل تعارضات توسط رهبران موفق
در هر محیط اداری و هر گروهی بالاخره تعارض به وجود میاد. با اینکه درگیری ها میتونه خسته کننده و استرس زا باشه اما واقعیت اینه مشکل اصلی درگیری ها نیست. مساله اینه که چطور بتونیم درگیری ها رو مدیریت کنیم. یک رهبر کارآمد تعارضات رو برای رسیدن به نتایج مثبت، مدیریت و حل میکنه و توانایی حل این تعارضات به بهترین شکل از توانایی های پر اهمیت رهبری هست.
رهبر موفق به خوبی هنرِ دیپلماسی در محل کار رو بلده و میتونه اون رو به طور موثری به کار ببره. تعارض در واقع در خیلی از زمینه یک نکته مثبت به حساب میاد. این تعارضات میتونه به کسب نتایج بهتر از خلاقیت افراد تیم کمک کنه، باعث تقویت پیوند بین همکاران بشه و در صورت کلی به مطرح شدن دیدگاه های متفاوت کمک کنه. در اغلب مواقع، رهبر نباید به درگیری بین همکاران دخالت کنه تا اونها مهارت حل اختلاف رو به دست بیارن. با این حال، اگر این تعارضات مانع از رسیدن به هدف یا فرآیند تعیین شده بشن باید به شیوه مستقیم یا غیرمستقیم برای رفع اون تعارضات اقدام کنه.
8. یکی از مهارت های رهبری : توانایی برنامه ریزی برای هدف های بلند مدت
یکی دیگر از ویژگیهای برتر رهبری، داشتن نگاهی جهت دار و دغدغه مند نسبت به آینده سازمان هستش. رهبرهای قوی فراتر از زمان حال رو می بینن و برای بلندمدت برنامه ریزی های استراتژیک رو تدوین می کنن. اونها با تیمشون ارتباط برقرار می کنن تا الهام بخش باشن و به اعضای تیم انگیزه بدن.
رهبران نمیتونن به وضعیت موجود راضی باشن و باید روی این موضوع تمرکز کنن که چطور میشه در آینده به وضعیت بهتری رسید. یک رهبر موثر کسی هستش که بتونه خیلی واضح به تیم توضیح بده چرا موندن در وضعیت فعلی غیرقابل قبول هستش. بعدش رهبر باید چشم اندازی شفاف از مقصد جدیدی که برای دستیابی به موفقیت بلندمدت ضروریه رو به اونها نشون بده.
رهبر باید موندن در وضعیت فعلی رو اونقدر غیرقابل قبول و چشم انداز جدید رو اونقدر جذاب نشون بده تا همه اعضای تیم برای رسیدن به چشم انداز جدید نهایت تلاششون رو به کار ببرن.
9. توانمندسازی اعضای تیم توسط رهبران موفق
برای هر رهبری، سرمایه گذاری و توانمندسازی اعضای تیم برای دستیابی به حداکثر پتانسیل، یک امر ضروری به حساب میاد. با جمع آوری گروهی از افراد با استعداد لزوما یک تیم عالی در اختیار نخواهید داشت. بارها و بارها این موضوع رو در رویدادهای ورزشی و تجاری دیدیم. در واقع تیم سازی عالی با ایجاد وحدت بین تک تک اعضای تیم شروع میشه که شروع اون هم در واقع از رهبر تیم اتفاق میفته.
جمع آوری یک تیم حول یک هدف یا چشم انداز مشترک یکی مهارت های رهبری است، رهبر باید چشم انداز رو ببینه و دائما تمرکز تیم رو حول اون چشم انداز حفظ کنه. وقتی اعضای تیم هدف مشترکی داشته باشن عملکرد بهتری رو ارائه میدن. اگر تیم به چیزی که قراره به دست بیاره علاقه داشته باشه، مسئولیت پذیری ایجاد میشه و هدایت تیم به شیوه موثرتری اتفاق میفته.
تیم سازی موثر شامل رویدادهایی مثل جشن گرفتن پیروزی ها و تشویق اونها در صورت شکست تلاشها میشه. اگر میخواین به عنوان یک رهبر برنده بشین باید ارزش و اهیمت ایجاد تیم های منسجم و یکپارچه رو درک کنین.
دانلود رایگان کتاب الکترونیکی درس های مدیران موفق جهان
خصوصیات اصلی مدیران موفق و معرفی مهارت های مدیریتی
موفق ترین مدیرها برای توسعه مهارت هایی که اونها رو برای رهبری موثرتر توانمند می کنه تلاش می کنن. با بررسی مجموعه مهارت های مشترکی که همه مدیران خوب از اونها برخوردارن، میتونین اقدامات لازم رو برای افزایش پتانسیل های خودتون انجام بدین. در این بخش به 10 خصوصیت برتر مدیران موفق و مهمترین مهارت های مدیریتی اشاره میکنیم.
1- مهارت های ارتباطی مدیران موفق
اینکه بتونین نکات و منظور خودتون رو خیلی واضح و مختصر بیان کنین خیلی مهمه. اینطوری تمام اعضای تیم دقیقا متوجه میشن شما به عنوان مدیر چه انتظاری از اونها دارین. علاوه بر این، به همون اندازه مهمه که بتونین به بازخوردها و نگرانی های سازنده اعضای تیم گوش بدین و سوء تفاهم ها رو از بین ببرین. مدیران خوب در انتخاب کلمات دقت زیادی دارن تا از سردرگمی یا ایجاد سوء تفاهم جلوگیری کنن.
2- اخلاق کاری یکی از مهمترین مهارت های مدیریتی
یکی از وجوه مشترک بین همه مدیران خوب، اخلاف کاری سالمه که به سخت کوشی و ارائه بهترین عملکرد شما اهمیت میده. وقتی شما با پتانسیل کامل خودتون کار کنین، به الگوی خوبی برای کارمندان تبدیل میشین. اونها از شما پیروی می کنن و به ایجاد عادت های کاری مثبت ترغیب میشن.
مدیرانی که اخلاق کاری قوی از خودشون نشون میدن، یک نیروی الهام بخش برای تیم هستن تا اعضای تیم با پتانسیل کامل خودشون کار کنن.
3- هدف گرایی مدیران موفق
مدیران خوب میتونن اهداف قابل دستیابی رو تعیین و استراتژی های لازم برای دستیابی به اون اهداف رو ایجاد کنن. تعیین اهداف SMART رویکردی هستش که در اون اهداف مشخص، قابل اندازه گیری، عملی، مرتبط و مبتنی بر زمان هستن. به همین دلیل امکان ایجاد استراتژی های موثر وجود داره.
تقسیم اهداف به گام های کوچک تر میتونه انجام پروژه های بلندمدت رو آسون تر کنه و به حفظ انگیزه اعضای تیمتون در طول پروژه انگیزه کمک میکنه.
4- شناخت صنعت یکی از مهارت های اصلی مدیریتی
مدیران باید بتونن درک عمیقی از شرکت و جایگاه اون در صنعت رو نشون بدن. مدیرانی که در شبکه های اجتماعی فعال و دائما از طریق آموزش و کارگاه ها در حال تقویت مهارت های خودشون هستن، به یک مثال خیلی خوب برای کارمندان تبدیل میشن تا در طول دوران کاری خودشون فعال و آگاه بمونن.
5- مثبت و الهام بخش
مدیران خوب تلاش می کنن تا رهبرانی قوی باشن که کار گروهی رو تشویق می کنن. برای توانمندسازی تیم خودتون برای موفقیت، باید مطمئن بشین که تک تک اعضای تیم احساس ارزشمندی داشته باشه. از شنیدن نظرات اونها استقبال کنین و تمام اعضای تیم رو در کل فرآیند هر پروژه مشارکت بدین.
6- مشوق و حامی بودن مدیران سازمان
مدیران خوب به اعضای تیم کمک میکنن تا در حرفه خودشون پیشرفت کنن و با اعتبار دادن به اونها کمک می کنن تا عملکرد خوبی داشته باشن. همچنین دستاوردهای اونها رو در جلساتی که با حضور کارکنان و برای بررسی عملکرد نیروها برگزار میشه، به صورت برجسته نشون میدن.
به عنوان یک مدیر، باید بتونید به تیم خودتون کمک کنین تا نقاط قوت خودش رو شناسایی کنه و استعدادهای خودش رو در پروژه ها به کار ببره. به طور منظم با اعضای تیمتون در مورد اهداف شغلی اونها صحبت کنین.
7- الگو بودن مدیر
الگو بودن برای تیم میتونه به اونها کمک کنه تا مهارتهای ارزشمند مورد نیاز برای پیشرفت در شغل خودشون رو توسعه بدن. برای اینکه یک الگوی موثر باشین، بهتره ویژگی هایی مثل صداقت، شفافیت و تمایل به قبول مسئولیت های بیشتر که غالبا از اعضای تیم انتظار دارین رو بیشتر نشون بدین.
پذیرش مسئولیت میتونه به تیم شما نشون بده که شما میتونین از اشتباهات درس بگیرین. وقتی متوجه شدین که اعضا کیفیت مثبتی از خودشون نشون میدن، حتما اونها رو تحسین کنین. وقتی که شما ویژگی هایی که از اعضای تیم انتظار دارین رو نشون میدین، احتمال توسعه اون ویژگی ها در اعضای تیم بیشتر میشه.
8- صادق و شفاف از مهارت های مدیریتی
نشون دادن حس صداقت و درستکاری یکی از ویژگیهای مهم مدیران خوبه که به کارکنان اجازه میده به قضاوت خودشون اعتماد کنن. برای یک تیم ضروریه که در فضایی با شفافیت مناسب فعالیت کنن و این فضا در وهله اول توسط یک مدیر صادق و قابل اعتماد ایجاد میشه. کارمندان در گفتگو با مدیری که به اونها گوش و صادقانه بازخورد میده، احساس راحتی بیشتری دارن.
9- مدیران همدل و صمیمی
بهترین مدیران متعهد به نتیجه گرایی هستن اما در عین حال چالش ها و نیازهای منحصر به فرد اعضای تیم خودشون رو هم درک می کنن. این نوع درک در داخل و خارج از محیط کار صورت می گیره. اطمینان از اینکه عملکرد کارمندان به خوبی دیده میشه به اندازه مرخصی دادن به کارمندانتون اهمیت داره و همدلی و صمیمیت یکی از مهارت های مهم مدیریتی هست.
برای مثال یک مدیر فروش که نه تنها دغدغه های کارمندان رو تشخیص میده، بلکه یک تعادل سالم بین کار و زندگی رو برای کارشناسان فروش تیم خودش ایجاد می کنه، میتونه وفاداری بیشتر و در نتیجه بهره وری بالاتری رو از اعضای تیمش شاهد باشه.
10 تفاوت بین مدیر و رهبر بودن
وقتی در محل کارتون به سمت مدیریت ارتقاء پیدا می کنین لزوما به صورت خودکار به یک رهبر تبدیل نمیشین. اگرچه این دو مفهوم از نظر خیلی ها یکسان به حساب میاد، اما در واقع هر کدوم ویژگی های مختص به خودشون رو لازم دارن و تفاوت مدیر و رهبر در موارد زیر قابل مشاهده است. در این بخش به 10 تفاوت اصلی و مهم بین مدیر و رهبر بودن اشاره می کنیم.
1) مدیران اهداف رو تعیین میکنن اما رهبران چشم انداز رو تعیین میکنن
این وظیفه رهبر هستش که چشم انداز رو به واقعیت تبدیل کنه. رهبران فراتر از توانایی مردم فکر می کنن و سعی دارن همه افراد رو بخشی از یک هدف یا کلیت بزرگتر ببینن.
2) مدیران معمولا کوتاه مدت فکر می کنن اما رهبران تفکری بلندمدت دارن
رهبران همیشه به یک تصویر بزرگ و جامع نگاه می کنن و با تفکر به مرحله بعدی، مسیر رو به سمت دستیابی به هدف نهایی تعیین می کنن.
3) مدیران وضعیت موجود رو حفظ می کنن اما رهبران طرفدار تغییر هستن
رهبران باید نوآور و حامی تحول در یک سازمان باشن. اونها همیشه برای بهبود فرآیندهای یک کسب و کار به دنبال راه های بهتری هستن.
4) مدیران به خارج شدن از منطقه آسایش خودشون تمایلی ندارن، اما رهبران آماده ریسک هستن
رهبران حتی اگر گاهی شکست بخورن اما از امتحان کردن چیزهای جدید هراسی ندارن. رهبران هیچوقت فراموش نمی کنن که شکست پایان کار نیست و در واقع آغاز راه جدیدی برای موفقیت به حساب میاد.
5) مدیران بر فرآیند متمرکز و رهبران بر مردم متمرکز هستن
رهبران همیشه به تیم های خودشون فکر می کنن و به رشد اونها اهمیت میدن. یک رهبر خوب، میدونه که وقتی تیمش رشد کنه، کسب و کار هم رشد می کنه.
6) مدیران بر تیم خودشون نظارت دارن اما رهبران اونها رو هدایت میکنن
رهبران تیم خود رو به صورت خرد مدیریت نمیکن، بلکه در صورت لزوم اونها رو به سمت چشم انداز هدایت میکنن.
7) مدیران مقتدر هستن اما رهبران بیشتر کاریزماتیک به حساب میان
رهبران با کاریزمای خودشون احترام دیگران رو به دست میارن و دیگران رو وادار میکنن تا از اونها پیروی کنن. به همین دلیلِ که رهبران طرفدار دارن و مدیران کارمند.
8) مدیران وظایفی رو تعیین میکنن اما رهبران به تشویق ایده ها میپردازن
رهبران خواهان مشارکت کل تیم در فرآیند هستن و دوست دارن از طریق طوفان فکری به ایده های جدید برسن. اونها همیشه افراد رو به اظهار نظر و ارائه روش های بهتر برای انجام کارها تشویق می کنن.
9) مدیران کنترل کننده هستن و با مغز خودشون فکر میکنن اما رهبران پرشور هستن
رهبران اهمیت اعتماد به غریزه رو به خوبی درک میکنن و به حس ششم خودشون ایمان دارن.
10) مدیران کارها رو درست انجام میدن، اما رهبران کار درست رو انجام میدن
اگر رهبران نیاز به شکستن قوانین موجود یا تعیین قوانین جدید رو برای یک کسب و کار تشخیص بدن، در انجام اون تردیدی ندارن. یک رهبر واقعی همیشه برای تغییر آماده هستش!
می دونستین مدیر یکی از زیرنقش های رهبر هستش؟
رهبر در سازمان نقش های مختلفی رو می تونه بر عهده بگیره که یکی از اونها مدیر هستش. در واقع مدیر شاخه ای از رهبری هست. در ادامه نقش های مختلف رهبر در سازمان رو می بینیم که مدیریت هم یکی از اونهاست.
– مدیر
مدیر رهبری هستش که سازمان دهی، انگیزه دادن، برنامه ریزی و رهبری گروهی از افراد در سازمان رو برعهده داره. مدیر علاوه بر اینکه مسیر کاری رو به تیم نشون میده، عملکرد و رفتار اونها رو هم زیر نظر می گیره و سازمان رو در مسیر موفقیت در پروژه یا هدفی جلو می بره.
– راهنما
اعضای تیم اگه جایی نیاز به راهنمایی داشته باشن و حتی برای عملکرد بهترشون به راهنما رجوع می کنن. چون هم دانش بیشتر دارن و هم تجربه بالایی در کار کسب کردن که می تونه کمک خوبی برای اعضای تیم در سازمان باشه.
– مربی
گاهی ممکنه کار کردن با دستگاه یا نرم افزاری نیاز به آموزش داشته باشه. مربی اینجا وظیفه داره به تک تک افراد موارد مورد نیاز کار رو یاد بده تا اعضای تیم متوجه جزئیات کارشون بشن و وظایف خودشون رو به نحو احسن انجام بدن. یک مربی باید صبور باشه؛ چون افراد توی مسیر یادگیری اشتباه زیاد دارن و تا آموزش کاملشون مربی باید حوصله به خرج بده.
– سازماندهنده
یکی دیگه از زیرنقش های رهبری، سازماندهنده هستش. درواقع این فرد در سازمان کسی هستش که وظیفه چیدن برنامه ها و دادن نقش به افراد تیم رو بر عهده داره. سازماندهنده حتی به رویدادهای مختلف سازمان میده. در این نقش، داشتن تجربه بالا به رهبر کمک می کنه تا بهتر اهداف رو تصویر سازی کنه و بهتر تیم و رویدادها رو سازماندهی کنه.
حالا رهبری بهتر است یا مدیریت؟
مدیریت بخشی از رهبری رو می تونه برعهده داشته باشه ولی باید بدونین که این دو مکمل هم هستن. چون رهبری انگیزه و کار بهتر اعضای تیم رو شامل میشه و مدیریت هم اهداف سازمان و کار در جهت اونها رو در نظر می گیره. پس هر سازمانی نیاز داره به همون اندازه که به رهبر اهمیت میده به مدیر هم توجه لازم رو داشته باشه. در واقع یک رهبر بدون مدیرانی که بخوان چشم اندازه ها و دید اون رو به حقیقت برسونن، هیچ سودی برای شرکت نداره.
سوالات متداول
مدیر چه کسی هستش؟
مدیرها معمولا مسئولیت عملیات های روزانه در یک کسب و کار رو برعهده دارن. اونها کارمندانی دارن که باید هر روز گزارش فعالیت روزانه رو ارائه بدن. مدیرها باید دائما نظارت کنن تا تمام فرآیندها و پروژه ها در یک کسب و کار روان و بدون مشکل جلو بره.
رهبر چه کسی هستش؟
رهبر در واقع وظیفه ایجاد چشم انداز برای افراد یک سازمان رو برعهده داره. اونها الهام بخش هستن و به افراد پیرامون خودشون احساس ارزشمند و اعتماد به نفس میدن. یک رهبر قوی به دلیل کاریزمای خودش میتونه افراد رو به پیروی ترغیب کنه.
تفاوت مدیر و رهبر در چیست؟
مدیریت شامل تعیین اهداف مشخص، برنامه ریزی، سازمان دهی، حل مشکل و نظارت همیشگی بر روی عملکرد کارکنان زیردست میشه. اما در رهبری، نوآوری، الهام بخشی، انگیزه دادن، القای حس قدرت به کارمندان و توجه به چشم اندازهای بلندمدت از اهمیت بیشتری برخورداره.
مدیریت با رهبری چه نقاط اشتراکی داره؟
هم مدیران و هم رهبران برای موفقیت باید از ویژگی هایی مثل صداقت، یکپارچگی، قاطعیت، احترام، همدلی، اعتماد به نفس، مثبت اندیشی و خلاقیت برخوردار باشن. همچنین اونها باید فضایی شفاف و آزاد رو برای اظهار نظر کارمندان فراهم کنن تا بهره وری کلی تیم و کسب و کار بالاتر بره.
6 در مورد “تفاوت های اصلی مدیر و رهبر”
خیلی خوب تفاوت مدیر و رهبرو توضیح دادید
خواهش میکنم
مدیر و رهبر تفاوت های زیادی دارن که به خوبی توضیح دادین ممنونم از این مقاله خوبتون
سلام وقتتون بخیر باشه
خواهش میکنم امیدواریم که کمکتان کرده باشیم
دونستن فرق مدیر و رهبر خیلی میتونه کمک کنه به کسایی که میخوان کسب و کار خودشون رو یاد بگیرن
رهبری کردن خیلی بهتر مدیریت هستش البته که به جفت مهارت نیاز هستش و در جای درست باید استفاده بشن
سلام وقتتون بخیر
بله دونسات فرق بین مدیر و رهبر خیلی کمک میکنه به رشد تیم
ممنون از ثبت نظرتون