مهم ترین اصطلاحات بازاریابی و فروش که در سال 2025 باید بدانید

اصطلاحات مهم بازاریابی و فروش

تیم‌های فروش و بازاریابی هر دو مسئول رشد و درآمد کسب و کار هستند؛ اما با این حال، خیلی از آن‌ها هنوز هم تمایل دارند مثل دو تیم مخالف عمل کنند. اما در دنیای امروز بازاریابی (Marketing) و فروش (Sales) را به صورت ادغام شده Smarketing در نظر می‌گیرند.

هدف Smarketing کمک به فروش و بازاریابی به عنوان یک تیم است که مستلزم ارتباط مداوم و موثر است. خیلی مهم است که تیم‌های فروش و بازاریابی یاد بگیرند چطور به زبان همدیگر صحبت کنند. اما با اینکه هر دو تیم واژگان مشترکی دارند، اصطلاحات زیادی وجود دارد که فروشندگان و بازاریابان به صورت اختصاصی از آن‌ها استفاده می‌کنند.

به همین دلیل در این مقاله ما مهم‌ترین اصطلاحات بازاریابی و فروش که باید در سال 2025 بدانید را جمع آوری کردیم.

 

اصطلاحات مهم فروش و بازاریابی

 

1. بازاریابی دیجیتال ( دیجیتال مارکتینگ/ Digital Marketing)

بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ، ارتباطی است که هدف آن این است که افراد را ترغیب کند از طریق یک دستگاه دیجیتال، یک محصول یا خدمات را خریداری کند. به طور کلی، وقتی تلاش‌های بازاریابی از طریق یک ابزار متصل به اینترنت انجام بگیرد، به عنوان بازاریابی دیجیتال طبقه بندی می‌شوند.

بازاریابی دیجیتال

2. نرخ تبدیل (conversion rate)

نرخ تبدیل نسبت بین تعداد افرادی است که اقدام مورد نظر را در یک صفحه وب مشخص انجام می‌دهند و تعداد افرادی که از آن صفحه وب بازدید می‌کنند. این اقدام مورد نظر می‌تواند شامل پر کردن یک فرم در لندینگ پیج یا کلیک روی یک CTA در یکی از پست‌های وبلاگ باشد. 

فرمول نرخ تبدیل

3. سفر مشتری (Customer Journey)

سفر مشتری راهی برای ردیابی تجربه مشتری با شرکت شماست که از اولین تعامل یک بازدیدکننده تا وقتی که یک معامله را امضا می‌کند را در بر می‌گیرد. این مفهوم چارچوبی برای فلسفه‌ای بزرگتر از پرورش مشتری است.

سفر مشتریان یکسان نیست. اینکه چارچوب کلی چطور قرار است باشد به عوامل متعددی مثل صنعت، چرخه فروش و محصول یا خدمات شما بستگی دارد.

نقشه سفر مشتری

4. مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)

نرم افزار CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) فراتر از یک پایگاه داده تماس است. CRM یک ابزار تسریع فروش است که بینش‌ها و تحلیل‌های تجاری را شناسایی می‌کند. این یک پلتفرم جامع با دسترسی راحتی که دارد فرآیند فروش را هم در خودش قرار داده.

ویژگی اصلی نرم افزار CRM توانایی آن در نگهداری اطلاعات مخاطب مثل نام، شماره تلفن، ایمیل و سایر سوابق مربوط به یک مخاطب خاص است. این نرم افزار می‌تواند مخاطب‌های فردی را با شرکت‌های آن‌ها مرتبط کند تا فروشندگان بتوانند تعاملات خود را با هر ذینفع پیگیری کنند.

نرم افزار CRM

 

 

5. رضایت مشتری (Customer Satisfaction)

رضایت مشتری مدیریت احساسات مشتری است. وقتی که این موضوع را ردیابی می‌کنید، نه تنها باید ببینید که نقطه تماس اصلی شما در مورد محصول یا خدمات شما چه احساسی دارد، بلکه باید ببینید که چطور این احساسات به بقیه افراد شرکت آن‌ها سرازیر می‌شود.

رضایت پایه و اساس یک مشتری خوشحال را تشکیل می‌دهد. هر مشتری لزوما به یک مبشر تبدیل نمی‌شود که شرکت شما را به کل شبکه خودش توصیه می‌کند؛ اما شما باید بتوانید هر مشتری را که شرکت شما به دست می‌آورد، راضی کنید.

 

6. حفظ مشتری (Customer Retention)

حفظ مشتری عمل تجدید مشتریان فعلی شماست تا آن‌ها به همکاری با شرکت شما ادامه بدهند. این مفهوم در واقع نقطه مقابل ریزش است.

اولین قدم حفظ در وهله اول به دست آوردن مشتریان مناسب است؛ اما مولفه‌های دیگری مثل پشتیبانی مشتری، موفقیت مشتری و تجربه مشتری هم وجود دارد که به احتمال خرید مجدد مشتری کمک می‌کند.

 

7. جذب مشتری (Customer Attraction)

جذب مشتری به تمام مراحل، فرآیندها و منابع مربوط به جذب اولیه مشتری به کسب و کار شما، اشاره می‌کند.

آگاهی از برند، تولید سرنخ، بازاریابی محصول، پرورش و استراتژی‌های فروش همگی زیرمجموعه جذب مشتری قرار می‌گیرند. اما مفهوم جذب مشتری به محض اینکه مشتریان بالقوه شما رسما به عنوان مشتری تعریف می‌شوند، متوقف می‌شود.

 

8. هزینه جذب مشتری (CAC)

هزینه جذب مشتری (CAC) دقیقا همان چیزی است که به نظر می‌رسد؛ هزینه‌های مرتبط با تبدیل یک سرنخ به مشتری. CAC معمولا به صورت نسبت بیان می‌شود:

هزینه جذب = {کل هزینه انجام شده برای فروش و بازاریابی در یک دوره} تقیسم بر {تعداد مشتریان اضافه شده در آن دوره}

CAC

9. خدمات مشتری (Customer Services)

خدمات مشتری در رابطه با محصول پیشنهادی که از شما خریده‌اند کمک می‌کند و مطمئن می‌شود که محصول نیازهای آن‌ها را برآورده می‌کند. این نوع خدمات را می‌شود به عنوان یک نسخه فعال از پشتیبانی مشتری در نظر گرفت. هدف این بخش این است که قبل از اینکه مشتریان شما به جستجوی سوالات خود بروند، ارزشی را برای آن‌ها فراهم کند.

 

10. موفقیت مشتری (Customer Success)

موفقیت مشتری مشارکت با مشتریان خودتان است تا به آن‌ها کمک کنید به اهداف خود و فراتر از آن دست پیدا کنند. این عملکردی فعال است که هدف آن کمک به حداکثر رساندن ارزشی است که مشتریان از همکاری با شرکت شما به دست می‌آورند تا به این صورت احتمال تمدید و گسترش آن‌ها بیشتر شود.

 

11. ارزش طول عمر مشتری (CLV)

ارزش طول عمر مشتری یا CLV سود خالص پیش بینی شده‌ای است که انتظار داریم از روابطمان با یک مشتری به دست بیاوریم.

برای محاسبه CLV:

{درآمد کسب شده از مشتری} – {سود خالص} تقسیم بر {نرخ ریزش}

CLV

12. پشتیبانی مشتری (Customer Support)

پشتیبانی مشتری مشکلاتی را که مشتریان شما به صورت پیش بینی شده یا ناگهانی با آن‌ها مواجه می‌شوند را حل می‌کند. این یک قابلیت واکنشی است که از ابزارهایی مثل سیستم تیکتینگ یا پایگاه دانش سلف سرویس استفاده می‌کند.

 

13. شاخص کلیدی عملکرد (KPI)

شاخص‌ کلیدی عملکرد یا KPI برای ردیابی پیشرفت به سمت اهداف بازاریابی استفاده می‌شود. با تنظیم KPIهای مناسب برای کسب و کار، می‌توانید عملکرد را به طور مداوم ارزیابی کنید و برای بهینه سازی استراتژی بازاریابی خود، بهینه سازی‌های لازم را انجام بدهید.

شاخص‌های پیشرو عملکرد (LPI) و شاخص‌های تاکتیکی عملکرد (TPI) می‌توانند به شما کمک کنند تا بفهمید کدام یک از تلاش‌های خاص شما را به سمت اهدافتان هدایت می‌کند.

KPI

14. بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)

بازاریابی درونگرا یک رویکرد مشتری محور است که روی جذب مشتریانی با تناسب بالا تمرکز دارد؛ نه اینکه پیام شما را برای هر کسی ارسال کند.

این نوع بازاریابی از طریق تاکتیک‌هایی مثل وبلاگ نویسی، رسانه‌های اجتماعی و سئو، مشتریان را با استفاده از محتوای مفید و مرتبط به شرکت شما جذب می‌کند. تاکتیک‌های ورودی بعد از پایان سرمایه گذاری در آن‌ها (برخلاف تاکتیک‌های برونگرا مثل تبلیغات پولی یا لیست تماس) به رشد شرکت شما کمک می‌کنند و بازگشت سرمایه بلندمدت مقیاس پذیری را به دنبال دارند.

 

15. بازاریابی دهان به دهان (WOM)

بازاریابی دهان به دهان (WOM)، در واقع نوعی حمایت شفاهی یا کتبی است که یکی از مشتریان از یک کالا یا خدمات شما به یک مشتری بالقوه دیگر ارائه می‌دهد. این شیوه بازاریابی به طور گسترده‌ای به عنوان موثرترین شکل تبلیغ در نظر گرفته می‌شود.

 

16. بازاریابی زمینه ای (Contextual Marketing)

بازاریابی زمینه‌ای یک استراتژی است که بر اساس رفتارها و شرایط پیرامون تلاش‌های بازاریابی شما هدایت می‌شود. بنابراین، تمام محتوا به شخص دریافت کننده آن محتوا مربوط است.

برای ارائه اطلاعات مرتبط با زمینه، باید سایکوگرافی (روانشناختی) شخصیت‌های خریدار را درک کنید تا بدانید چطور باید با آن‌ها صحبت کنید و چه محتوایی با آن‌ها هماهنگی بیشتری دارد.

 

 

17. اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)

به طور خلاصه، اتوماسیون بازاریابی به نرم افزاری اطلاق می‌شود که برای خودکارسازی وظایف بازاریابی شما طراحی شده. این نرم افزار حول محور پرورش سرنخ‌ها از طریق فرآیند خرید با استفاده از محتوای هدفمندی است که نیازهای مشتری بالقوه شما را در زمان مناسب برطرف می‌کند. اساسا شما اطلاعاتی را بر اساس رفتار مشتریان برای آن‌ها ارسال می‌کنید که خیلی قدرتمندتر از انتشار ایمیل‌های انبوه است.

به طور کلی، نرم افزار اتوماسیون بازاریابی به بازاریابان اجازه می‌دهد تا وظایف مختلف را تسهیل کنند، کارایی کلی خود را افزایش دهند، بینش‌های کلیدی را ترسیم کنند و ROI را افزایش بدهند.

 

18. عملیات بازاریابی (Marketing Operations)

عملیات بازاریابی هر چیزی را که در پلتفرم‌های اتوماسیون بازاریابی و CRM شما اتفاق می‌افتد تا پیام مناسب را در زمان مناسب به افراد علاقه مند به محصولات و خدمات شما ارسال کنید، شامل می‌شود.

 

19. عملیات فروش (Sales Operation)

عملیات فروش شامل هر چیزی است که در پلتفرم‌های CRM و تسریع فروش شما اتفاق می‌افتد تا تیم فروش شما بتواند به طور موثر با مشتریان ارتباط برقرار کرده و روند فروش آن‌ها را کنترل کند.

این عملیات هم مثل عملیات بازاریابی در پشت صحنه انجام می‌شود و از اجرای استراتژی و اهداف تیم فروش شما پشتیبانی می‌کند.

 

20. پرورش سرنخ (Lead Nurturing)

پرورش سرنخ فرآیند آموزش و ایجاد اعتماد بین مشتریان بالقوه شماست تا آن‌ها را در سفرشان هدایت کنید. هدف نهایی پرورش سرنخ این است که مشتری بالقوه شما تجربه‌ای منحصر به فرد به دست بیاورد که در آینده باز هم برای خرید برگردد و در نهایت به یک مشتری تبدیل شود.

 

21. هزینه هر سرنخ (CPL)

هزینه هر سرنخ یا CPL به مبلغی که برای به دست آوردن سرنخ صرف می‌شود اشاره می‌کند. این هزینه به حد قابل توجهی در CAC لحاظ می‌شود. رایج ترین مورد استفاده برای هزینه به ازای هر سرنخ را می‌شود در تبلیغات پولی دید که در آن بین مقدار پولی که در پلتفرمی مثل گوگل ادز خرج می‌کنید و تعداد سرنخ‌هایی که با کمک آن به دست می‌آورید، رابطه مستقیمی دارد.

 

22. سرنخ‌های بد (Bad Clues)

سرنخ‌هایی که بعید به نظر می‌رسند به مشتریان واقعی تبدیل شوند. این سرنخ‌ها بدترین کابوس یک نماینده فروش هستند، چون باعث اتلاف وقت می‌شوند. یک چالش سخت برای اکثر بازاریابان این است که چطور سرنخ‌های خوب و با کیفیت را از افرادی که فقط در حال جستجو در سایت شما هستند، جدا کنند.

 

23. نرخ ریزش (Drop Rate)

نرخ ریزش معیاری است که برای محاسبه حفظ مشتری استفاده می‌شود و برای شرکت‌هایی که به دنبال درآمد قابل تکرار هستند اهمیت زیادی دارد. این شاخص به شرکت‌ها کمک می‌کند تا ببینند در یک دوره زمانی معین چه تعداد از مشتریان خود را از دست داده‌اند.

برای محاسبه نرخ ریزش، تعداد مشتریان از دست رفته در یک دوره زمان را بر تعداد مشتریانی که در ابتدای دوره داشتید، تقسیم می‌کنید.

فرمول نرخ ریزش

24. پایپ لاین فروش (Sales Pipeline)

پایپ لاین فروش، فرآیند گام به گام فروش توسط نمایندگان فروش است که برای تبدیل مشتری بالقوه به مشتری انجام می‌شود. Sales Pipeline معمولا برای هر مرحله از فرآیند فروش به مراحل مختلفی تقسیم می‌شود و نماینده فروش مسئول انتقال فرصت‌ها از طریق این مراحل است. پایپ لاین همچنین می‌تواند به تجسم فرآیند فروش اشاره داشته باشد که در آن هر فرصت باز بر اساس مرحله فروشی که در آن قرار دارد، مرتب می‌شود.

"</p

25. سیگنال خرید (Buy Signal)

ارتباطی از یک مشتری بالقوه که نشان می‌دهد آن‌ها آماده خرید هستند. این ارتباط می‌تواند شفاهی یا مکتوب باشد.

مثلا وقتی مشتری بالقوه از نماینده فروش می‌پرسد «محصول را تا کی می‌توانید تحویل بدهید؟» یک سیگنال خرید داده.

 

26. آگاهی از برند (Brand Awareness)

آگاهی از برند یعنی اینکه مردم بتوانند شما را به خاطر بیاورند و بشناسند. این امر دو بخش دارد؛ یادآوری برند که معیاری برای میزان ارتباط یک نام تجاری با یک کلاس محصول (مثلا آیا مشتریان می‌دانند که تویوتا با کلاس محصول خودروها مرتبط است؟) به حساب می‌آید و شناخت برند که زمانی است که مصرف کننده یک برند را با ویژگی‌های آن (مثلا لوگوی شرکت یا رنگ‌های برند) تشخیص می‌دهد.

با این حال، آگاهی از برند فراتر از این دو بخش است. آگاهی از برند سناریویی را تشکیل می‌دهد که مشتریان می‌توانند برند یا محصول شما را ببینند و بدانند که شما بهترین راه حل را برای مشکل آن‌ها ارائه می‌دهید.

 

27. سفر خریدار (buyer’s Journey)

سفر خریدار پیشرفتی است که یک مخاطب موقع تحقیق و خرید یک محصول دنبال می‌کند. با مرحله آگاهی (وقتی که خریداران متوجه می‌شوند مشکلی دارند) شروع می‌شود، (وقتی که راه حل‌های مختلف برای آن مشکل را ارزیابی می‌کنند) به مرحله بررسی می‌رود و در نهایت (وقتی که تصمیم می‌گیرند کدام رقیب به بهترین وجه با نیازها و اهداف آن‌ها هماهنگ است و خرید را انجام می‌دهند) به مرحله پایانی یعنی تصمیم گیری منتهی می‌شود.

سفر خریدار با سفر مشتری متفاوت است، چرا که هر خریدار احتمالی به یک مشتری تبدیل نمی‌شود. افراد ممکن است بعضی از مراحل سفر خریدار را بدون خرید انجام بدهند.

 

28. فروش مکمل (Complementary Sales)

وقتی که یک نماینده فروش می‌تواند به یکی از مشتریان خودش بیشتر از یک محصول را پیشنهاد بدهد، شیوه فروش متقابل مفید است. مثلا وقتی که اپل یک آیفون به شما می‌فروشد و بعدا یک قاب آیفون یا هندزفری را هم به شما می‌فروشد.

در این شیوه، نماینده فروش نیازی را که مشتری دارد شناسایی می‌کند و با توصیه یک محصول اضافی، آن نیاز را هم برآورده می‌کند.

 

29. بیش فروشی (Overselling)

وقتی که یک نماینده فروش به یک مشتری موجود نسخه بالاتری از محصولی را که مشتری اول خریده بوده، می‌فروشد. مثلا اگر یک اشتراکی را تهیه کرده‌اید و حالا نماینده فروش با موفقیت شما را متقاعد کرده که به یک اشتراک بالاتر نیاز دارید؛ در این حالت بیش فروشی انجام شده.

 

30. کسب و کار به کسب و کار (B2B)

کسب و کار به کسب و کار یا B2B اصطلاحی است که رابطه معاملاتی بین ارائه دهنده و مشتری را توصیف می‌کند که در آن ارائه دهنده یک کسب و کار است و مشتری هم یک کسب و کار دیگر.

 

31. کسب و کار به مصرف کننده (B2C)

B2C اصطلاحی است که رابطه معاملاتی بین ارائه دهنده و مشتری را توصیف می‌کند که در آن ارائه دهنده یک کسب و کار و مشتری یک مصرف کننده عادی است.

 

 

32. نرخ بازده حسابداری (ARR)

درآمد دوره‌ای سالانه برای شرکت‌هایی با درآمد مکرر. ARR در طول زمان به نحوه رشد کسب و کاری با درآمد مکرر یا اشتراکی، نگاهی سطح بالا را ارائه می‌دهد. ARR برای مدل‌هایی که مدت زمان اشتراک طولانی‌تری دارند، معیار خوبی به حساب می‌آید. همچنین برای برنامه ریزی طولانی مدت عالی است.

 

33. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)

بهینه سازی موتور جستجو یا SEO عملی است که محتوا و وب سایت شما را در موقعیتی قرار می‌دهد تا بتواند در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) رتبه خوبی داشته باشد و ترافیک خوبی را جذب کند.

سئو شامل سئوی داخلی (On-Page) می‌شود که تلاش می‌کنید با ایجاد تغییراتی در کد و محتوای صفحات، رتبه آن‌ها را بهبود بدهید. همچنین در سئوی خارجی (Off-Page) از روش‌هایی مثل دریافت بک لینک یا ترافیک از وب سایت‌های دیگر استفاده می‌شود.

بهینه سازی موتورهای جستجو

34. لندینگ پیج (Landing Page)

لندینگ پیج یا صفحه فرود یک صفحه وب است که برای تولید سرنخ بهینه شده. با استفاده از یک فرم، شرکت‌ها می‌توانند از محتوای معنی دار در ازای دریافت اطلاعات بازدیدکنندگان استفاده کنند. صفحات فرود موفق دارای محتوای کاملا تعریف شده و مسیرهای تبدیل واضح هستند.

 

35. تماس سرد (Cold Call)

برقراری تماس‌های ناخواسته در تلاش برای فروش محصول یا خدمات. در حال حاضر تماس سرد برای پیدا کردن مشتریان بالقوه یک روش ناکارآمد شناخته می‌شود.

36. بازاریابی مشتری (Customer Marketing)

بازاریابی مشتری مجموعه‌ای از استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایی است که پایگاه مشتریان شما را هدف می‌گیرد. این فرآیند به منظور بهبود تجربه آن‌ها از برند شما و افزایش ارزشی که از تعامل با شما به دست می‌آورند انجام می‌شود. از طریق بازاریابی مشتری، می‌توانید نرخ حفظ را تقویت کنید، پایگاه مشتری خودتان را گسترش بدهید و مشتریان فعلی را به سمت فروش‌های آینده هدایت کنید.

37. بازاریابی محصول (Product Marketing)

بازاریابی محصول فرآیند ارائه یک محصول خاص به بازار و مطمئن شدن از موفقیت آن محصول است. به عنوان یک بازاریاب محصول، شغل شما مستلزم هدایت استراتژی داخلی محصول است. این وظیفه شماست که تمام فعالیت‌های بازاریابی پیرامون محصول را در سازمان خودتان فعال کنید.

37. گسترش مشتری (Customer Expansion)

گسترش مشتری عمل افزایش MPR (درآمد مکرر ماهانه) مشتریان فعلی شما است. این کار معمولا از طریق بیش فروشی و مکمل فروشی انجام می‌شود.

39. رشد محصول (Product Growth)

رشد رهبری محصول یا PLG استراتژی ابداع شده توسط شرکای سرمایه گذاری OpenView است که روی ویژگی‌های محصول و استفاده به عنوان محرک‌های اصلی جذب و حفظ مشتری متکی است.

در این استراتژی از یک محصول رایگان برای استفاده اولیه کمک می‌گیرند و فقط بعد از تحویل ارزش به کاربران، امکانات بیشتر را با هزینه‌های مختلف به کاربر ارائه می‌کنند.

40. تست تقسیم A/B

اسپلیت تست یا تست A/B آزمایشی است که در آن دو متغیر را در یک دوره زمانی مشخص به دو گروه از مخاطبین که به صورت تصادفی تقسیم شده‌اند، ارائه می‌دهند. اینطوری می‌شود متغیرها را مقایسه کرد و اگر این آزمایش کنترل شده و بی طرفانه باشد، یک روش عالی برای درک این است که کدام  یک از تاکتیک‌های بازاریابی بهترین نتایج را برای کسب و کار شما به ارمغان می‌آورند.

تست A/B

 

41. شخصیت خریدار (Buyer Persona)

شخصیت‌های خریدار که به عنوان پرسونای مشتری هم شناخته می‌شود، تصوری نیمه خیالی از مشتریان ایده آل شما هستند. شخصیت‌های خریدار باید شامل اطلاعات جمعیت شناختی، روانشناختی و رفتاری باشند.

شخصیت‌های خریدار تمایل دارند تا در مورد نقش و تاثیر این افراد در شرکت خودشون، با تاکید بر اهداف و انگیزه‌های آن‌ها، عمیق‌تر صحبت کنند.

 

42. امکان فروش (Possibility of Sale)

فعال سازی فروش ترکیبی از مربی گری، ابزارها و محتواست تا به تیم فروش شما کمک کند کارآمدتر و موثرتر باشد. تیم فروش شما برای اجرای یک استراتژی فروش موفق باید به درستی فعال باشد.

با ارائه عناصر کلیدی فعال سازی فروش، به تیم خود اجازه می‌دهید تا در فرآیند فروش بهتر کار کنند تا بتوانند اطلاعات مرتبط و زمینه‌ای را ارائه بدهند، مکالمات مفیدی داشته باشند و به صورت بلادرنگ ببینند که کدام یک از تلاش‌های آن‌ها موثر است.

 

43. بازاریابی محاوره ای (Conversational Marketing)

سریع‌ترین راه برای جابجایی خریداران از طریق قیف‌های بازاریابی و فروش، از طریق قدرت مکالمات بلادرنگ است. این نوع مکالمات روابطی را با مشتریان تشکیل می‌دهد و تجربیات معتبری را ایجاد می‌کند.

چت بات‌ها رایج ترین کانالی هستند که از طریق آن بازاریابی مکالمه انجام می‌شود. اما می‌توانید از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی که امکان تعامل به صورت بلادرنگ را فراهم می‌کنند هم استفاده کنید.

 

44. سرنخ واجد شرایط بازاریابی

سرنخ واجد شرایط بازاریابی که MQL نشان داده می‌شود، سومین مرحله از شش مرحله چرخه حیات در سفر خریدار به حساب می‌آید. MQL تعداد بازدیدکنندگانی را که شما تبدیل کرده‌اید و برای سازمان شما مناسب هستند را نشان می‌دهد.

وقتی که یک شرکت تایید می‌کند که یک سرنخ مناسب است، آن سرنخ به یک MQL تبدیل می‌شود. وقتی که یک سرنخ به یک MQL تبدیل می‌شود، شرکت برای واجد شرایط بودن بیشتر مخاطب و پرورش آن‌ها در قیف تلاش می‌کند.

 

45. سرنخ واجد شرایط فروش

سرنخ واجد شرایط فروش (SQL) چهارمین مرحله از شش مرحله چرخه حیات در سفر خریدار است که دقیقا بعد از مرحله MQL اتفاق می‌افتد. یک MQL وقتی به عنوان SQL شناخته می‌شود که فروش با بازاریابی موافق باشد که مخاطب به اندازه کافی علاقه نشان داده و به اندازه کافی برای شروع گفتگوی فروش مناسب است.

مرحله SQL همچنین یکی از مهمترین و دشوارترین مراحلی است یک شرکت باید تعریف کند و علت آن این است که مسئولیت‌ها از بخش بازاریابی به بخش فروش منتقل می‌شوند.

 

46. سرنخ واجد شرایط مکالمه

بازاریابی محاوره‌ای و چت بات‌ها در چشم انداز بازاریابی امروزی اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده‌اند. یک سرنخ واجد شرایط مکالمه، شخصی است که از طریق مکالمه با یک کارمند یا یک ربات برای خرید ابراز علاقه کرده. این سرنخ‌ها با سوالات خاصی به سراغ شما می‌آیند که می‌خواهند در همان لحظه به آن‌ها پاسخ بدهید.

 

47. استراتژی رفتن به بازار

این استراتژی که با عنوان GTM شناخته می‌شود، طرحی است که مشخص می‌کند چطور ارزش پیشنهادی منحصر به فرد محصول خود را ارائه بدهید تا بتوانید به مشتریان خود دسترسی پیدا کنید و مزیت رقابتی داشته باشید.

هدف از استراتژی GTM ارائه نقشه راه برای راه اندازی یک محصول است تا بتوانید به تناسب محصول با بازار دست پیدا کنید. این تناسب در واقع هدف نهایی شما از راه اندازی کسب و کار به حساب می‌آید.

 

48. همکاری در فروش / افیلیت مارکتینک (Affiliate Marketing)

Affiliate marketing یک مدل کسب و کار آنلاین است که در آن افراد یا شرکت‌ها به تبلیغات محصولات یا خدمات دیگر شرکت‌‌ها می‌پردازند و در صورت موفقیت در جذب مشتریان یا انجام معاملات، پاداش یا کارمزدی دریافت می‌کنند.

 

مفهوم Affiliate Marketing

 

49. موقعیت برند

موقعیت یابی برند راهی است که شما خود را از رقبا متمایز می‌کنید. این راه مشخص می‌کند که چطور مصرف کنندگان برند شما قرار است شما را به راحتی شناسایی و با آن ارتباط برقرار کنند. این راه شامل ویژگی‌ها و ارزش‌های کلیدی است که با شرکت شما مطابقت دارند.

موقعیت نام تجاری را می‌شود از طریق ابزارهای مختلفی از جمله لحن و صدا، طراحی بصری و روشی که شرکت شما خودش را به صورت شخصی و در رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد، منتقل کرد.

 

50. بازاریابی رشد

بازاریابی رشد فرآیند طراحی و انجام آزمایش‌هایی است که برای بهینه سازی و بهبود نتایج یک منطقه هدف انجام می‌شود. اگر معیار خاصی دارید که میخواهید افزایش پیدا کند، بازاریابی رشد برای رسیدن به این هدف یک روش عالی به حساب می‌آید.

بازاریابی رشد را می‌شود در سراسر کسب و کار شامل آگاهی، جذب، فعال سازی درآمد، حفظ و ارجاع است اعمال کرد. با بهبود این دسته از معیارها، می‌توانید در طول زمان رشد کنید.

 

بازاریابی رشد

 

فهرست مطالب
همین امروز استفاده از دانا را شروع کنید
  • تمام کارهایتان را در یک مکان مدیریت کنید
  • با تیم خود همکاری کنید
  • برای 14 روز از دانا به صورت رایگان استفاده کنید

22 پاسخ

  1. خیلی عالی و مختصر توضیح دادین هر کدومو و این که به مطلب کامل تر لینک کردین این اصطلاحات فروش رو بسیار کاربردی شده مطلبتون ممنونم ازتون

    1. سلام وقتتون بخیر باشه
      خواهش میکنم امیدواریم که کمکتون کرده باشیم

  2. سلام به شما
    ممنونم بابت معرفی این اصطلاحات ولی فکر نمیکنین کمی کم گفتین و میتونستین اصطلاحات فروش و بازاریابی رایج بیشتری رو بگین؟

    1. سلام وقتتون بخیر باشه
      بله چشم حتما اصطلاحات مهم دیگری هم در آپدیت اضافه خواهد شد و به شما اطلاع رسانی میشه ممنونم از ثبت نظرتون

  3. چقدر خوب که برای اکثر اصطلاحاتی که معرفی کردین یک عکس گذاشتین که تصویری توضیح میده
    ممنونم ازتون

    1. سلام وقتتون بخیر
      خواهش میکنم امیدوارم که کمکتان کرده باشیم ممنون از ثبت نظرتون

  4. سلام و خسته نباشید مطالب بسیار اموزنده و پرمفهوم بوده لطفا pdf این مطالب وجود داره در پیچ بزارید.

    1. سلام وقتتون بخیر
      چشم حتما PDF رو براتون درست میکنیم و در سایت قرار میدیم برای دانلود
      ممنونم از ثبت نظرتون

  5. سلام خسته نباشید
    عالی بود به خوبی اصطلاحات فروش و اصطلاحات بازاریابی رو توضیح دادین
    واقعا ممنونم

    1. سلام وقتتون بخیر باشه
      خواهش میکنم امیدواریم که تونسته باشیم کمکتون کرده باشیم
      ممنونم از ثبت نظرتون

  6. خسته نباشید عالی بود بهترین تصاویر رو برای فهم راحت تر انتخاب کردین

    1. سلام وقتتون بخیر باشه
      خواهش میکنم خوشحالیم که کمکتون کردیم

  7. اصطلاح “نیاز” و “تقاضا” در بازاریابی چه تفاوتی دارند؟

    1. “نیاز” به تعدادی مشکل یا نیازهایی اشاره دارد که مشتریان دارند، در حالی که “تقاضا” به تمایل مشتریان برای خرید محصول یا خدمات به منظور رفع نیازهای خود اشاره دارد

      1. مطالب عالی بودن منتهی ما در حال حاضر در این بازار به راهکار های فروش درهمین گزینه های توصیفی نیاز داریم مثلا b2b در حال حاضر بسیار کم رمق داره پیش برای تمام بیزنس ها…. الان راه کار ها بیشتر از توصیفات جواب گو هست ممنون

        1. سلام وقتتون بخیر باشه
          خیلی ممنونم از ثبت نظرتون بله درسته راه کارها خیلی مهم تره ولی به نظرم تا وقتی که توصیفات رو بلد نباشیم و مفاهیم رو ندونیم ارائه راهکارهای خلاق محدود میشه و فقط مجبوریم از راهکارهای دیگران استفاده کنیم

  8. اصطلاحات مارکتینگ و فروش رو به خوبی توضیح دادین فقط کاشکی کامل تر بود
    ممنون از شما

    1. سلام وقتتون بخیر باشه
      چشم حتما اضافه میشه
      ممنون از ثبت نظرتون

    1. سلام وقتتون بخیر باشه
      خیلی ممنونم از ثبت نظرتون امیدواریم که در مسیرتون کمکتون کرده باشیم

  9. سلام
    میشه معنی اصطلاح OE و AM هم توضیح بدین
    ممنونم از توضیحات جامعی که دادید

    1. سلام وقتتون بخیر باشه
      متاسفانه من متوجه این اصطلاحات رو نمیدونم اگه کلمات کامل رو بگید حتما در آپدیت بعدی این مقاله اضافه میشه
      تشکر از شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *