بازاریابی درونگرا (inbound marketing) چیست؟

اگر می‌خواهید مشتری‌های وفاداری را برای کسب و کارتان جذب کنید باید نیازهایشان را با استراتژی‌های بازاریابی و فروش هماهنگ کنید و بهترین استراتژی در این مواقع بازاریابی درونگرا (inbound marketing) است.

به کمک بازاریابی درونگرا می‌توانید تجربه‌ای شخصی سازی شده و در خور مشتری‌هایتان ارائه بدهید و مشتری‌های خودتان را بیشتر کنید و باعث رشد کسب و کارتان شوید.

 

 

بر خلاف بازاریابی برونگرا که شما باید به دنبال مشتری‌ها می‌رفتید، دیگر با استفاده از استراتژی بازاریابی درونگرا دیگر نیازی نیست شما به سراغ مشتری بروید. برعکس، فرصتی را فراهم می‌کنید که مشتری بر اساس نیازی که دارد به سراغ شما بیاید.

اما بازاریابی درون گرا چیست و کجا استفاده می‌شود؟ این استراتژی مارکتینگ چه مزیتی برای کسب کار شما دارد و چه تفاوتی با روش بازاریابی برونگرا دارد؟ در این مطلب تمام این موضوعات را بررسی می‌کنیم و با صفر تا صد بازاریابی درون گرا به زبان ساده آشنا می‌شویم.

بازاریابی درونگرا یک روش شناسی یا متدولوژی تجارت است که با تولید محتوای ارزشمند و تجربیاتی منحصر به فرد، مشتریان را به سمت یک کسب و کار جذب می‌کند. در نقطه مقابل، بازاریابی برونگرا ممکن است محتوایی را به مخاطب ارائه دهد که واقعا نمی‌پسندند. بازاریابی دونگرا نوع ارتباطاتی که مشتری می‌خواهد را شکل می‌دهد و از طرف دیگر مشکلاتی که دارند را حل می‌کند.

آشنایی با متدولوژی یا روش شناسی بازاریابی درونگرا

 

 

روش بازاریابی برونگرا (inbound marketing) یک استراتژی کاربردی و موثر بازاریابی دیجیتال است که هر کسب و کاری که با فروش سر و کار دارد از آن استفاده کند باعث می‌شود سازمانش گسترش پیدا کند و مشتری‌ وفادار و همیشگی بیشتری به دست بیاورد. این استراتژی بازاریابی یک روش بروز است که روند مارکتینگ را از روش‌های سنتی بیرون آورده و کاری کرده که مشتری خودش به سراغ برند و محصولات شما بیاید؛ نه اینکه شما به سراغ مشتری‌ها برید و آن‌ها راضی کنید تا از شما خرید کنند.

هدف بازاریابی درون گرا این است که آنقدر به سرنخ‌ فروش و مشتری‌ها ارزش و قدرت بدهید و فرصت را برای آن‌ها فراهم کنید تا خودشان این نیاز را احساس کنند که باید از شما خرید کنند. اگر نیاز مشتری برطرف شود، در واقع شما به هدفتان رسیدید و سودتان افزایش پیدا کرده است. با ارائه محتوای خوب و تجربه‌ای مثبت که نیاز و مشکل مشتری را هدف قرار داده، می‌توانید به این هدف برسید و مشتری‌ها را از طریق بازاریابی درونگرا به سمت کسب و کارتان بکشانید.

سه مرحله مهم  استراتژی بازاریابی درونگرا به شرح زیر است:

 

 

• جذب: از محتوای با ارزش و مکالمات ارزشمند استفاده کنید تا مشتری‌ها و کاربران به شما اعتماد کنند و سرنخ‌های بالقوه به محصولات و برند شما جذب شوند.
• تعامل: راهکارها و اطلاعاتی را با مشتری‌ها و سرنخ‌ها به اشتراک بگذارید که می‌دانید اهداف خرید و نیازهایشان را هدف قرار می‌دهد و احتمال خرید از شما را بالا می‌برد.
• پشتیبانی: به مشتری‌ها پیشنهاد کمک و پشتیبانی بدهید تا به مرور مشتری‌ها برای رفع نیاز یا مشکلشان به سراغ محصول شما بیایند.

اهمیت بازاریابی درون گرا

استراتژی بازاریابی درونگرا نیازهای مشتری را هدف قرار می‌دهد. استراتژی‌های مختلف مارکتینگ مثل بازاریابی محتوا، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی و دیجیتال مارکتینگ همگی می‌توانند در کنار بازاریابی درونگرا در کمپین‌ها نتیجه خیلی بهتری بگیرند. در واقع inbound marketing کمتر روی فروش تمرکز دارد و بیشتر سعی کرده روی ارائه تولید محتوا و اطلاعات مفید در مورد برند و محصولاتش تاکید کند.

همین که مشتری‌ها به دنبال اطلاعات در مورد محصولی باشند، بازاریابی درونگرا وارد می‌شود و به این مشتری‌ها کمک می‌کند. چون خیلی از مشتری‌ها قبل از اقدام به خرید، در سطح اینترنت به دنبال اطلاعات محصول می‌گردند. و خب با استفاده از بازاریابی درون گرا شما می‌توانید از این فرصت استفاده کنید و هر منبع و اطلاعاتی که مشتری در وب سایت و شبکه‌های اجتماعی نیاز دارد را در اختیارش قرار دهید. مشتری هم همزمان علاوه بر این که نیازش رفع می‌شود، با محصول و برند شما آشنا می‌شود.

وقتی مشتری به کمک برند شما نیازش بر طرف شود، تجربه مثبت خودش را با آشنایان خودش هم در میان می‌گذارد و آن‌ها جذب کسب و کار و محصولات شما می‌شوند و این دایره همینطور بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و مشتری‌های شما روز به روز بیشتر می‌شوند. همین موضوع باعث محبوبیت بازاریابی درونگرا شده و کسب و کارهای زیادی به این استراتژی مارکتینگ روی آورده‌اند.

مثال‌هایی از بازاریابی درونگرا یا inbound marketing

 

 

اگر می‌خواهید بدانید چطور می‌شود بازاریابی درونگرا را در برنامه کسب و کارتان باید بگنجانید و آن را پیاده کنید، گزینه‌های پیش روی شما خیلی زیاد است. در ادامه با 6 نمونه بازاریابی درونگرا آشنا می‌شویم.

 

+ بلاگ

از ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین نمونه‌های بازاریابی درونگرا بلاگ‌ها هستند. روی وب سایتتان می‌توانید بلاگ‌ پست‌های مختلفی را بنویسید که مشکل و نیاز مشتری را هدف قرار داده و سعی دارد به آن‌ها پاسخ دهد. مخاطب هم با سرچ در موتور جستجو وقتی بلاگ شما را ببیند علاوه بر این که مشکلش برطرف می‌شود، با محصول و برند شما هم آشنا می‌شود و احتمال این که بعدا به مشتری تبدیل شود زیاد است.

 

+ شبکه‌های اجتماعی

از قدرتمندترین ابزارهایی که در دست کسب و کارهاست، شبکه اجتماعی است. همه کاربران در پلتفرم‌های شبکه اجتماعی فعالیت می‌کنند و سعی می‌کنند نیازها و سوالاتشان را هم در آن جستجو کنند، پس چه بهتر که کسب و کار در این فضا فعالیت کند و تعاملی بهتر و عمیق تر با مخاطب برقرار کند. پست‌های آموزشی بگذارد. نیاز مشتری‌ها را هدف قرار دهد و محصولات خودش را معرفی کند. پلتفرم‌هایی مثل توییتر، اینستاگرام و لینکدین می‌توانند یه برند را از صفر به صد برسانند و باعث رشد یک کسب و کار شوند.

 

+ اینفوگرافی

یکی دیگر از نمونه‌های استراتژی بازاریابی درونگرا تهیه اینفوگرافی‌ها هستند. یک طراحی ساده بصری که اطلاعات مفیدی را در بر دارد و همین باعث شده اینفوگرافی‌ها به ابزاری مناسب برای جلب توجه مخاطب تبدیل شود.

می‌توانید از اینفوگرافی‌ها در صفحات وب سایت، بلاگ پست‌ها و حتی در شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید. هدف اصلی شما از آن هم جلب توجه کاربران است. چرا که افراد حداقل یکبار به آن نگاه می‌اندازند تا ببینند پست یا بلاگ شما راجع به چیست و اصلا به درد آن‌ها می‌خورد یا نه.

 

+ SEO

سئو از موثرترین استراتژی‌های بازاریابی است که همیشه تاثیر خودش را داشته و خواهد داشت. یکی از بهترین نمونه‌های بازاریابی درونگرا SEO است و می‌تواند به شما کمک کند تا محتوای وب سایتتان را طوری بچینید که مخاطب به دنبالش هست. باید صفحات وب سایت را ارتقا بدهید تا در سرچ گوگل به کمک کلمات کلیدی موثر بالا بیاید.

مثلا وقتی کاربر در گوگل برای مورد خاصی کلمه یا عبارتی را سرچ کند، اگر یکی از صفحات شما در مورد آن عبارت باشد، در گوگل صفحه شما در ردیف‌های اول قرار می‌گیرد و احتمال این که کاربر آن را بخونه بالا است. سئو مبحث جذاب و بسیار گسترده‌ای است که برای پیاده سازی آن باید استراتژی‌های مختلف را اعمال کنید.

 

+ ویدئو

اگر بخوایم از یک مدیا اسم ببریم که توجه افراد را خیلی جذب می‌کند، حتما ویدئو خواهد بود. ویدئو بر عکس متن و تصویر که ثابت هستند، دارای تصاویر متحرک است که نگاه مخاطب را به خودش جلب می‌کند و نمی‌شود نادیده‌اش گرفت. می‌توانید ویدئوهای دارای مطالب جذاب و آموزنده تهیه کنید و در وب سایت یا شبکه‌های اجتماعی خود پست کنید. مشتری‌ها هم اطلاعات کافی در مورد محصول و برندتان به دست می‌آورند و هم با اشتیاق آن را در ذهنشان نگه می‌دارند.

 

+ تبلیغات کلیکی

ممکن است تصور کنید تبلیغات کلیکی (pay-per-click ads) یکی از روش‌های بازاریابی برونگرا باشد. اما وقتی دقیق نگاه کنیم می‌بینیم تا مشتری خودش سرچ نکند و به دنبال محصول یا برند خاصی نباشد این تبلیغات کلیکی به وی نمایش داده نمی‌شود. پس در واقع این مشتری است که به دنبال آن می‌رود و وقتی ببیند تبلیغ با نیازش مطابقت دارد، روی آن کلیک می‌کند.

مثلا گوگل ادز یکی از نمونه‌های تبلیغات کلیکی است. می‌توانید یک سری کلمات کلیدی مرتبط با محصولات یا وب سایتتان را انتخاب کنید و هر وقت مشتری آن کلمه کلیدی را در گوگل سرچ کند، تبلیغ شما هم نمایش داده می‌شود و چون به مشتری و نیازش مربوط است، مشتری مشتاق است که تبلیغ شما را ببیند.

 

برنامه ریزی، پیاده سازی و بهینه سازی بازاریابی درونگرا

وقتی از بازاریابی درونگرا حرف می‌زنیم، هر چقدر بیشتر سرمایه گذاری کنید نتایج بهتری می‌گیرید. برای تولید یک محتوای جذاب می‌توانید صرفا از پول استفاده کنید، شما باید برای موثر بودن این محتوا مغز و قلبتان را هم درگیر کنید. می‌توانید اینطوری شروع کنید:

 

– استراتژی قیمت گذاری چیست؟

یک استراتژی قیمت گذاری مدل یا روشی است که برای تعیین بهترین قیمتِ یک محصول یا خدمات به کار گرفته می‌شود. این استراتژی به شما کمک می‌کند تا به حداکثر سوددهی برسید و در عین حال، به تقاضای بازار و مشتریانتان هم توجه داشته باشید.

 

– چند نوع استراتژی قیمت گذاری داریم؟

استراتژی‌های قیمت گذاری تنوع خیلی زیادی دارند و در واقع هر کسب و کار می‌تواند استراتژی قیمت گذاری منحصر به فرد خودش را داشته باشد. در مقاله “راهنمای کامل استراتژی قیمت گذاری” به 14 استراتژی قیمت گذاری خیلی رایج اشاره شده و البته این امکان وجود دارد که استراتژی‌ها را با همدیگر ترکیب کرد.

 

– تفاوت استراتژی‌های قیمت گذاری در چیست؟

استراتژی قیمت گذاری باید بتواند محصول را رقابتی کند و به نیاز بازار پاسخ دهد. هر استراتژی قیمت گذاری در واقع براساس نوع محصول یا خدمات، بازار هدف، میزان تقاضا، مسائل فرهنگی و ده‌ها عامل دیگر توسعه پیدا می‌کند.

 

– نرم افزار CRM چطور می‌تواند به مدیریت فرصت‌ها کمک کند؟

یک نرم افزار CRM کارآمد می‌تواند فرایند تایید صلاحیت سرنخ‌ها را تسهیل کند و دسترسی به اطلاعات جمع آوری شده از هر سرنخ و فرصت را سرعت ببخشد. CRM همچنین امکان ایجاد یک پایپ لاین اختصاصی برای کسب و کارتان را میسر می‌کند که فوق العاده ضروری و مهم محسوب می‌شود.

مزایای بازاریابی درون گرا کدامند؟

 

 

بازاریابی درونگرا به کسب و کار شما کمک می‌کند تا با جذب مشتری‌ به دور از تبلیغات تهاجمی رشد کند. در ادامه با چند مزیتی که بازاریابی درونگرا برای کسب و کارها به دنبال دارد، آشنا می‌شویم.

• همه چیز در محتوا گنجانده شده
• صرفه جویی در هزینه‌ها
• سرنخ‌های بالقوه و نرخ تبدیل بالا
• افزایش اعتبار و آگاهی از برند

 

> همه چیز در محتوا گنجانده شده

به جای این که مستقیم بخواهید برند و محصولاتتان را تبلیغ کنید، استراتژی بازاریابی درونگرا با ارائه محتوای ارزشمند به مخاطب، سعی می‌کند مشتری‌ها را به سمت برند و کسب و کار شما بکشاند و این محتوای ارزشمند است که ارزش برند شما را نشان می‌دهد.

 

>  صرفه جویی در هزینه‌ها

تبلیغات می‌تواند خیلی هزینه برای کسب و کار به بار بیاورد و هزینه جذب مشتری را بالا ببرد. اما اگر طوری روی بازاریابی درونگرا تمرکز کنید که به مخاطب ارزش بدهید و نیازها و سوالاتش را از طریق محتوای ارزشمند جواب بدهید، دیگر نیازی ندارید کلی هزینه کنید و نتیجه کمی از تبلیغات برونگرا بگیرید.

 

> سرنخ‌های بالقوه و نرخ تبدیل بالا

از آن جایی که افراد خودشان سرچ می‌کنند و شما را پیدا می‌کنند، پس سرنخ‌های بالقوه هستند که حتما محصول شما به درد آن‌ها می‌خورد و همین موضوع هم احتمال خریدشان از شما را بالا می‌برد.

 

> افزایش اعتبار و آگاهی از برند

هر چقدر شما از طریق ارائه مطالب مفید بیشتر در نگاه مخاطب باشید و افراد ببینند شما به جای تبلیغات گسترده بیشتر روی نیاز مشتری تمرکز کرده‌اید و سوالات و مشکلاتشان را جواب می‌دهید، بیشتر هم به شما اعتماد می‌کنند و اعتبار برندتان بالا می‌رود. و وقتی تجربه خوبی با شما داشته باشند، این تجربه مثبت را به دوستان و آشنایان خودشان هم اعلام می‌کنند و آگاهی از برندتان هم افزایش پیدا می‌کند.

 

 

تفاوت بازاریابی درونگرا و برونگرا

یکی از مثال‌های ساده‌ای که می‌توانیم برای بازاریابی برونگرا (outbound marketing) عنوان کنیم و همه ما با آن مواجه شده‌ایم تبلیغات تلویزیونی محصولات مختلف است. این تبلیغاتی که بین برنامه‌ها و فیلم‌ها در تلویزیون پخش می‌شود در واقع مستقیم دارند از شما دعوت می‌کنند که محصولاتشان را بخرید و این برند است که به دنبال مشتری می‌رود.

اما بازاریابی درونگرا (inbound marketing) چیزی به دور از اینجور تبلیغاته. در این بازاریابی محتوا و موارد بازاریابی را طوری طراحی می‌کند که مشتری خودش به دنبالش برود. مثلا شما بلاگی در وب سایتتان در مورد نحوه کادو کردن می‌گذارید و برندتان هم محصولات بسته بندی و کادو پیچی را ارائه می‌دهد. حالا وقتی مشتری دارد اطلاعات در مورد کادو کردن را می‌بیند و یاد می‌گیرد، با محصولات شما هم آشنا می‌شود و احتمال این که بخواهد از شما خرید کند هم بالا می‌رود.

جالب است بدانید بازاریابی درون گرا تاثیر بیشتری دارد و مشتری‌های بیشتری را جذب می‌کند. چون افراد به آن بازاریابی‌ واکنش مثبت نشان می‌دهند که خودشان آن را انتخاب کرده‌اند. ولی خب به این معنا هم نیست که دیگر بازاریابی برونگرا را کنار بگذارید! این استراتژی مارکتینگ هم در زمان و وقت خودش تاثیر خوبی در کسب و کار شما دارد.

نکات حیاتی در پیاده سازی بازاریابی درونگرا

 

 

1. اندازه گیری نتایج و ورودی‌ها

اندازه گیری تاثیر بازاریابی درونگرا به شیوه‌ای که نرخ بازگشت سرمایه ROI را شفاف و قابل درک ارائه دهد همیشه یک چالش مهم بوده است. ممکن است نتوانید تعداد سرنخ‌هایی که مستقیما از طریق کمپینتنون تولید شدن را اندازه گیری کنید اما می‌شود تعداد دانلود یک منبع، متوسط زمانی که افراد ویدیوی شما را تماشا کردن، تعداد فالوورهایی که در شبکه اجتماعی به دست آوردید و غیره را ردیابی کرد.

وقتی برای کمپین جدیدتان برنامه ریزی می‌کنید باید در خصوص شاخص‌هایی که قراره اندازه گیری کنید رویکردی صادقانه و مناسب داشته باشید. اینطوری انتظارات از همان اول مشخص می‌شود و به دنبال آن، احتمال رسیدن به نتایج مورد انتظار هم بیشتر می‌شود.

 

2. اهمیت داشتن استراتژی بلندمدت

کمپین‌های موفق بازاریابی درونگرا یک شبه اتفاق نمی‌افتند. برنامه ریزی، پیاده سازی و بهبود آن‌ها زمان بر است و البته به نفرات زیادی نیاز دارد. مثلا شما به تولیدکننده‌های محتوا، طراحان، توسعه دهنده‌ها، بازاریاب‌های شبکه اجتماعی و کمپین منیجر نیاز دارید تا همه چیز به خوبی پیش برود. اگر زمان و تلاش‌هایتان در یک کمپین ارگانیک و مناسب صرف شود، یک سرمایه گذاری عالی برای کسب و کارتان در آینده انجام داده‌اید که نتایج مثبتش را حتما می‌بینید.

 

3. شناخت بهتر پرسونای خریدار

حالا که در خصوص چرخه بازاریابی درونگرا اطلاعاتی را به دست آوردید، اجازه دهید یک گام به عقب برگردیم؛ شما چطور مطمئن می‌شوید که در حال جذب، درگیر و خشنود کردن افراد مناسب هستید؟

تمام استراتژی‌های بازاریابی درونگرا بر اساس پرسوناهای خریدار برنامه ریزی می‌شوند. پرسوناها در واقع پروفایل‌های خیالی و توصیفی از مخاطبین هدفتان هستند که شامل اطلاعات دموگرافیکی مثل سن و ملیت و اطلاعات روانشناسی مثل خصوصیات شخصیتی، تمایلات و رنج‌ها می‌شوند.

هر چقدر اطلاعاتتان در پرسونای خریدار بیشتر باشد، پیامتان دقیق‌تر خواهد بود. طبیعتا حرف زدن با یک نفر خیلی آسان‌تر از هزار نفر است! با ایجاد پرسوناهای خریدارتان می‌توانید یک صدای منسجم و جذاب را برای تمام محتواها و تعاملات آینده در نظر بگیرید. با این تاکتیک، یک برند می‌تواند شخصیت پیدا کند و ارتباطات عمیق‌تری را با سرنخ‌ها بسازد.

 

4. ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای جذاب

کیفیت محتوایی که تولید می‌کنید مهمترین ویژگی استراتژی بازاریابی درونگرای شماست. اگر مقالات و ویدیوهایی بدون هدف و غیرقابل قبول برای مخاطبتان تولید کنید احتمالا هیچ وقت رنگ موفقیت را نمی‌بینید!

مهم نیست که چقدر برای تبلیغ این محتوا یا سئوی آن زحمت کشیدید، در نهایت برای پیدا کردن مشتری‌های جدید به مشکل می‌خورید. بهترین بازاریاب‌های محتوا همیشه تلاش می‌کنند تا محتوایشان را با نیاز مخاطبین هدف تطابق دهند.

 

5. نوشتن تیترهای فریبنده

درک سفر مشتری و نیازهای آن برای تولید یک محتوای عالی ضروریه اما برای جذب مشتریان و سرنخ‌های جدید کافی نیست. مهمترین بخش کار شما این است که تیترها را ایجاد کنید. در واقع این تیترها هستند که بیشترین کلیک‌ها و ترافیک جدید را برای شما به ارمغان می‌آورند!

برای تولید تیترهایی که برای مخاطبین هدفتان بالاترین جذابیت را دارند، زمان زیادی را اختصاص بدهید. یکی از بهترین راه‌ها اینه که از تیترهای منفی (مثلا کلمات هرگز یا بدترین) استفاده کنید. البته استفاده همیشگی از تیترهای منفی درست نیست، اما انتشار مقالاتی در مورد «لیستی از اشتباهاتی که هرگز نباید انجام داد» یا «بدترین استراتژی‌هایی که به روابطتان با مشتری آسیب می‌زنند» روش خوبی برای هدایت ترافیک به وب سایت شما است.

براساس گزارش وب سایت دیمَند متریک، شرکت‌های دارای بلاگ نسبت به شرکت‌های دیگر، هر ماه 67 درصد سرنخ بیشتری تولید می‌کنند. بنابراین اگر قرار است محتوایی تولید کنید بهتر است از حداکثر پتانسیل آن استفاده کنید.

 

 

6- المان‌های بصری بیشتر

انسان‌ها عاشق محتوای بصری هستند و برای جذابیت محتوای شما بهتراست از المان‌های بصری مثل تصاویر، چارت‌ها و نمودارها استفاده کنید. 90 درصد از بلاگرها در پست‌های خودشان از تصاویر استفاده می‌کنند و بلاگ پست‌هایی که تصاویر بیشتری دارند معمولا موفق‌ترند.

 

7- استفاده از مزایای پست مهمان

با یک نگاه به آمار و ارقام می‌توانید متوجه شوید بلاگ پست‌های مهمان بهترین استراتژی بازاریابی درونگرا است. این پست‌ها برای شما بک لینک‌های با کیفیتی را به همراه می‌آورد و اعتبارتان در حوزه فعالیتتان را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود تا با اینفلوئنسرهای اصلی روابط خوبی را ایجاد کنید.

اما اکثر افراد از پست‌های مهمان به شکل اشتباه استفاده می‌کنند. اگر برای پست‌ها مهمان و انتشار پیام کسب و کارتان در حجم وسیع‌تر استراتژی هوشمندانه‌ای ندارید شاید بهتر است اصلا سراغش نروید! در واقع برای استفاده از مزایای پست مهمان باید به صورت مستمر این نوع محتوا را تولید کنید.

 

8- تمرکز روی سئو

سئو یا بهینه سازی موتور جستجو یکی از بخش‌های حیاتی در استراتژی بازاریابی درونگرا است که حتما باید روی آن سرمایه گذاری کنید. در سئو با استفاده از چند ابزار و بهروش، جایگاه کلمات کلیدی هدفتان را در نتایج موتور جستجوی مهم گوگل بهبود می‌دهید.

برای اینکه در سئو به نتایج خوبی برسید باید ساختار و کاربردپذیری اطلاعات ارائه شده در وب سایتتان بهینه باشد که شامل موارد زیر است:

• استفاده از کلمات کلیدی مرتبط
• بهینه سازی تگ‌ها
• نوشتن عناوین و متا دیسکریپشن‌های آگاهی دهنده
• بهینه سازی تصاویر برای لود سریع‌تر و استفاده از متن‌های جایگزین
• بهره گیری از طراحی رسپانسیو

هر کدام از این گام‌ها نه تنها باعث می‌شوند تا تجربه بهتری را به کاربرانتان ارائه بدهید، بلکه از نظر گوگل هم استاندارد و مفید به نظر برسید که در نهایت به بهبود جایگاه کلمات کلیدی شما منجر می‌شود.

 

9- برنامه ریزی یک استراتژی بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا دقیقا همان چیزی است که برای کسب نتایج بهتر با سئو نیاز دارید. در این روش با برنامه ریزی و تولید محتوایی متناسب با نیاز پرسونای خریدار، تصویری قابل اعتماد از برندتان را شکل می‌دهید.

هنگام اشتراک گذاری محتوا باید هوشمند و پیوسته عمل کنید؛ محتواها را به صورت منظم منتشر و در خصوص مراحل مختلف سفر مشتری فکر کنید. مفهوم مهم دیگری که باید به آن توجه کنید قیف خریده. این مدل سفر معمولِ مشتری را در قالب 4 مرحله اصلی آگاهی، علاقه، تمایل و اقدام توضیح می‌دهد.

بازاریابی محتوا روی ارائه اطلاعات خوب، جذاب و قابل اعتماد برای این 4 مرحله تمرکز می‌کند. محتواهایی که می‌توانید برای این چهار بخش تولید کنید می‌تواند از محتواهای آموزشی تا محتواهای مقایسه ویژگی محصولات و خدماتتان را در بر بگیره.

این بخش از استراتژی بازاریابی درونگرا بسیار حیاتیه و توصیه می‌کنیم حتما از مشاوره تخصصی بهره ببرید. با محتوای کیفیت که به صورت منظم منتشر می‌شود، می‌توانید سئوی خودتان را بهبود ببخشید و در حوزه و پیرامون موضوعاتی که فعالیت می‌کنید اعتبار بیشتری پیدا کنید.

 

10- حضور آنلاین هوشمندانه

بعضی از جنبه‌های بازاریابی درونگرا قابل برنامه ریزی نیستن. مثلا در شبکه اجتماعی، یک کسب و کار همیشه با سوالات، تردیدها و شکایات مواجه می‌شود. به همین دلیل باید بعضی از اقدامات را به صورت بداهه انجام بدهید.

اگر یک کسب و کار نمی‌تواند همیشه آنلاین باشد، باید هوشمندانه عمل کند. ابزارها و پلتفرم‌های مختلفی وجود دارد که میتوانند روابط با مشتری را سازماندهی و خودکارسازی کنند. پاسخگویی سریع یکی از بخش‌های خشنودسازی به حساب میاد و علاوه بر این فرصتی را در اختیارتان قرار می‌دهد تا عدم رضایت را به وفاداری تبدیل کنید.

داشتن اطلاعات خوب از پرسونای خریدار اینجا به شما کمک می‌کند. مشتری‌ها فقط دنبال ویژگی‌های مهم محصول یا خدماتتان نیستن. آن‌ها درباره ارتباطات، روابط بلندمدت و هویت برندی که از محصول یا خدماتش استفاده می‌کنند هم جستجو می‌کنند. با منسجم بودن پیام و یک شخصیت تعریف شده، یک برند می‌تواند در قالب یک فرد با افراد دیگر تعامل داشته باشد.

 

11- پیگیری بعد از خرید

وقتی اصرار زیادی به فروش هر چه بیشتر محصول یا خدماتتان دارید، احتمالا بعد از خرید مشتری‌هایتان را فراموش می‌کنید. این اشتباهی است که حتی خیلی از کسب و کارهای حرفه‌ای و با تجربه دچارش می‌شوند!

استراتژی درونگرا بر روی بازاریابی برای افرادی که در حال حاضر به مشتری تبدیل شدند هم تمرکز می‌کند. محتوا و تعاملات باید به طور ویژه‌ای برای مخاطب قرار دادن این افراد طراحی شوند و تلاش کنید تا دوباره تجربه‌ای لذت بخش را تکرار کنند.

تاثیرگذاری روی مشتری‌ای که یکبار خرید کرده و رضایت دارد به مراتب آسان‌تر و کم هزینه‌تر از به دست آوردن یک مشتری جدیده. بنابراین با ایجاد پایگاهی از مشتریان وفادار می‌توانید سرمایه گذاری به مراتب بهینه تری را در بازاریابی داشته باشید و کسب و کارتان پایداری بهتری داشته باشد.

بعضی از استراتژی‌ها مثل کوپن‌های تخفیف، ارسال خودکار ایمیل و برنامه‌های وفاداری در بازگردانی مشتری‌ها تاثیر خوبی دارند.

 

12- عدم توقف ردیابی نتایج

مانند هر جنبه دیگری از کسب و کار، شاخص‌های عملکردی شما برای موفقیت در استراتژی بازاریابی درونگرا حیاتی هستند. این کار به شما کمک می‌کند تا مخاطبیتان را بیشتر درک کنید و بر روی کانال‌ها و محتوای مناسب سرمایه گذاری بیشتری داشته باشید.

به علاوه، این اعداد و ارقام به شما نشان می‌دهد برنامه ریزی شما تا چه حدی خوب اجرا شده و برای بهبود و تنظیمات مجدد کمکتان می‌کند. اگر با عملکرد کمپینتان و تقاضاهای بعدی پرسونای خریدار شما آشنایی نداشته باشید احتمال تصمیم گیری‌های اشتباه و گم شدن در مسیر وجود دارد.

به همین دلیل باید بهترین شاخص‌های عملکردی را برای استراتژیتان تعیین کنید و با پیاده سازی یک روش شناسی مانیتورینگ، اعداد و ارقام را ردیابی کنید. برای تحلیل بهتر و سریع‌ تر اطلاعات می‌توانید از پارامترهای مهم و ابزارهای گزارش دهی خودکار بهره ببرید.

 

سخن پایانی

بازاریابی درونگرا (inbound marketing) استراتژی بسیار موثری برای جذب سرنخ‌های بالقوه است و باعث می‌شود نرخ تبدیل سرنخ به مشتری بالا بر است. اولین کاری هم که برای پیاده سازی بازاریابی درونگرا باید انجام بدهید، تهیه محتوایی مفید و ارزشمند برای مشتری است. این محتوا باید مشکلات و سوالات احتمالی مخاطب را پوشش دهد و در کنار آن محصولتان را معرفی کنید تا مخاطب با برند و محصولات شما هم به عنوان راهکار مناسب برای مشکلش آشنا شود.