فهرست مطالب این مقاله:
آیا باید در NOC سرمایه گذاری کنید؟ اگر چنین است، آیا آن را به صورت درون سپاری پیاده سازی میکنید یا به صورت برون سپاری؟ در این مقاله نکات مهم در خصوص مزایای NOC و کاربردهای آن شرح داده شده است.
مراکز عملیات شبکه (NOCها) مراکزی هستند که در آنجا یک سامانه شبکه کامپیوتری و زیرساختهای مخابراتی را مدیریت میکند، مشکلات موجود در زیرساخت IT را شناسایی و رفع میکند، و در نهایت از دسترسی پذیری مرکز داده اطمینان حاصل میکند. گاهی اوقات این مراکز در داخل مرکز داده و گاهی خارج از آن واقع هستند. این مراکز معمولاً به خطوط اینترنت پرسرعت متصل هستند یا مستقیماً به شبکه اصلی اینترنت متصل هستند تا بیشترین پهنای باند ممکن را در اختیار داشته باشند.
اما بدون در نظر گرفتن نوع چیدمان، هدف حفظ و نگهداری دسترسپذیری شبکه و دیتاسنتر به صورت پیوسته (24*7) میباشد. اگر مشکل مالی وجود نداشته باشد، این هدف همیشه قابل تحقق است. اما در جریان کاستن از هزینه های سازمانی و اقدامات مقرون به صرفه مشکلاتی میتواند رخ دهند.
این مقاله کارکردهای NOC و همچنین روابط مختلف داخلی و بیرونی که میتواند بین مراکز داده و NOCها وجود داشته باشد را بررسی میکند. همچنین نکاتی به مدیران مراکز داده به منظور استفاده بهتر از منابع داخلی و بیرونی IT ارائه میدهد تا هزینه ها را کاهش دهند، بهرهوری کارکنان را افزایش دهد، زمان حل مشکل را کاهش داده و تجربه کاربر نهایی را ارتقاء بخشد.
NOC در مقایسه با مرکز داده
اگر میخواهستید با Voltaire مکالمه داشته باشید، او خواستار تعریف شرایط شما میشد. بنابراین، ابتدا تعریفی روشن از یک NOC ارائه میدهیم، اینکه چگونه به مرکز داده متصل میشود و چه کارکردهای اصلی آن چیست. بخشی از چالش این است که سوال را از چه کسی میپرسید.
آویشای شافیر (Avishai Shafir)، مدیر بازاریابی محصول در فراهم کننده سیاست امنیتی تنظیم تافین (Tufin)، میگوید مراکز داده با هدف میزبانی و مدیریت منابع محاسباتی سازمان مانند سرورها، ماشینهای مجازی (VMها)، منابع ذخیره سازی و پایگاه های داده مورد استفاده قرار میگیرند. آنها بخشی از امور امنیت و کنترل شبکه را انجام میدهند. بعضی از این مراکز کوچک و بخشی از تاسیسات سازمان هستند در حالی که بعضی برای مدیریت دارایی هایی مانند سخت افزار، سیستم تهویه، برق، و امنیت فیزیکی بصورت مراکز مجزایی هستند.
بنابراین، تفاوت مرکز داده با NOC چیست؟ شافیر میگوید یک NOC بیشتر به بحث مرکز کنترل مدیریت ارتباط دارد. NOC زیرساخت و تغییرات پروسهای، رخدادها، تماسهای مشتریان، امنیت، کنترل کیفیت، ابزارهای نظارتی، سیستمهای تیکتینگ، یکپارچه سازی با ابزارهای مشتری، گزارش دهی، ابزار کار با سیستم و غیره را مدیریت میکند. به همان اندازه که تکنولوژی مورد استفاده در NOC اهمیت دارد، عملیات آن و تیم پشتیبانی از آن نیز حائز اهمیت است. به نظر شافیر “بسیاری از مراکز داده اختصاصی دارای اتاق NOC داخلی برای مدیریت، نظارت، و حل مشکلات تجهیزات شبکه و IT هستند.”
اندازه NOC (اتاق و تعداد مهندسان) معمولاً بستگی به اندازه مرکز داده و اهمیت تجاری آن دارد. تمامی مراکز داده دارای یک اتاق NOC و یک تیم دائمی نیستند. مراکز داده کوچکتر معمولاً از نرم افزارهای خودکار نظارت و حل مشکل به جای یک NOC استفاده میکنند تا امور را بدون دخالت انسان مدیریت کنند.
مطابق با باور شافیر، تامین کنندگان خدمات مدیریت شده (MSPها( و شرکتهای مخابراتی می بایست یک NOC در مرکز داده خود داشته باشند، زیرا شبکه، کارکرد و دسترسی به مرکز داده در این سازمانها حائز اهمیت است. به همین ترتیب، شرکتهای بزرگتر با تیم های IT بزرگ احتمالاً میتوانند یک NOC مستقل ایجاد کنند و هزینه ها را پرداخت کنند. اما شرکتهای دارای تیم IT کوچکتر احتمالاً از طریق برون سپاری NOC نتایج بهتری بدست خواهند آورد.
تصمیم نهایی بایستی بر اساس اندازه تیم IT، سطح حساسیت کار شبکه، و میزان حساسیت داده ها یا شبکه ها باشد. به نظر شافیر “نکته مهم بعدی در این تصمیم گیری مقررات است (صنایعی مانند برق، آب و گاز بایستی دارای NOC داخلی باشند.)”.
اچیسون فرازر (Atchison Frazer) که در زمان مصاحبه کارمند ارشد بازاریابی شرکت تحلیل و مدیریت داده ژانگاتی (Xangati) بود (وی در حال حاضر در شبکههای تالاری (Talari) مشغول به کار است)، برداشتی نسبتاً متفاوت دارد. به نظر او مراکز داده معمولاً درون شرکت قرار دارند، اگرچه امکان توزیع جغرافیایی آنها بر اساس تقاضای کاربر وجود دارد. NOCها اما معمولاً مجموعهای از مراکز داده، چه فیزیکی و چه مجازی، هستند که میتوان آنها را تحت نظارت داشت و در بعضی موارد از راه دور آنها را مدیریت کرد.
فرازر میگوید ” NOCها به شکلی گسترده در امنیت شبکه، سیستم های دفاعی/ جاسوسی/ نهادهای امنیت ملی، ارتباطات متمرکز/ و ارائه دهندگان خدمات تصاویر دیجیتال/ میزبانی/ سرویس ابری مورد استفاده قرار میگیرند.”
INOC بعنوان شرکتی که یک NOC در اختیار دارد و خدمات نظارتی و مدیریت برای مراکز داده و تاسیسات محاسباتی ارائه میدهد، مراکز داده را بعنوان ساختمانهایی در نظر میگیرد که میزبان سرورها، تاسیسات ذخیره داده، شبکه و تجهیزات ارتباطی هستند؛ این مراکز معمولا نقاط ارتباط بین چندین شبکه حامل هستند. این تاسیسات دارای سیستمهای تامین برق، تهویه، امنیت و شبکه مستحکمی هستند.
پیتر پروسن (Peter Prosen)، مدیر عملیات شبکه در INOC، تعریف متفاوتی از مرکز داده بعنوان مرکزی مجزا از NOC ارائه میدهد. به نظر این شرکت، NOCها مراکز کنترلی هستند که توسط تیمهای دائمی مدیریت میشوند و پیوسته در زمینه های خدمات بهداشتی، و زیرساخت های مرتبط به مراکز داده، شرکتها، ارائه دهندگان خدمات و سایر نهادها فعال هستند.
به نظر پروسن، “یک مرکز داده همیشه دارای تیم پشتیبانی دائمی به انحاء مختلف است تا دسترسی فیزیکی دائمی برای کاربران فراهم باشد. همچنین خدمات پشتیبانی دائمی برای رفع مشکلات در تجهیزات و خطوط ارتباطی پیوسته وجود دارد.”
بنابراین مدیران مراکز داده میتوانند یک NOC داخلی داشته باشند یا این خدمات را به یک تامین کننده NOC برون سپاری کنند. گزینه اول نیاز به توسعه کارکردهای داخلی و بیرونی تاسیسات موجود دارد تا بتوان تجهیزات نظارتی را در محل مستقر کرد.
به نظر پروسن، یک مرکز داده در صورتی که از تکنولوژی ساده و تعداد محدودی تجهیزات استفاده کند و کارهای ضروری شامل کارهای ساده و تکراری باشد، میتواند بصورت داخلی مدیریت شود. علاوه بر این، اگر نیروی کار اضافی در سازمان وجود دارد، میتوان از آنها در بخش مرکز داده بهره گرفت. با این حال وی هشدار میدهد که مدیران مراکز داده که دارای یک NOC داخلی هستند، تقریباً همیشه بایستی دو نفر نیروی کار آماده در خدمت داشته باشند. این مسئله البته از نظر نیروهای کار پر هزینه است، زیر بایستی شیفتهایی را به صورت دائمی ایجاد کرد.
مدیران مراکز داده بایستی در نظر داشته باشند که ممکن است راه اندازی یک NOC منطقی نباشد مگر این که کار کافی برای مشغول کردن نیروی کار وجود داشته باشد. اگر کار کافی وجود ندارد شاید برون سپاری NOC گزینه بهتری باشد. موانع دیگر برای ایجاد یک NOC داخلی میتواند قیمتهای بالای ابزارهای مدیریت زیرساخت باشد. اگر مرکز داده، از قبل این زیرساختها را نداشته باشد، احتمالاً برون سپاری منطقیتر باشد. به همین صورت، نبود نیروی کار با استعداد میتواند باعث افزایش هزینهها شود، زیرا بایستی نیرو کار مناسب به خدمت گرفته که هزینه بالایی به همراه دارد.
به نظر پروسن، “برون سپاری NOC ضرورت تامین و نگهداری ابزارهای نرم افزاری، به خدمت گرفتن، آموزش، و مدیریت نیروی کار بیشتر را حذف میکند. اگر کار کافی برای کارکنان وجود ندارد، اگر تکنولوژی مورد نیاز پیچیده و گسترده است، اگر به خدمت گرفتن نیروی کار در فعالیت شما پرهزینه است، و مدیریت تجربه کافی در هدایت یک NOC ندارد، برون سپاری گزینه بهتری است.”
روشن است، یک مدیر باهوش مرکز داده کل هزینه تملک (TCO) را در هر دو سناریو برون سپاری یا درونی سازی NOC قبل از تصمیم گیری نهایی در نظر میگیرد. نتایج در بسیاری مواقع جایی برای شک باقی نمیگذارند. برون سپاری NOC در صورتی که هزینه ایجاد و توسعه تاسیسات داخلی بیش از هزینه برون سپاری باشد، گزینه بهتری خواهد بود. به گفته پروسن، تامین کننده گان NOC معمولاً میتوانند با استفاده تجهیزات و نیروی موجود برای ارائه خدمات به چند سازمان، از مزایای اقتصاد مقیاس بهره مند گردند. همچنین میتوانند هزینه های مخابراتی خود را از طریق افزایش دسترسی و گزینه های ارتباطی موجود، کاهش دهند.
نرم افزار مانیتورینگ شبکه بینا
محدود کردن هزینه های NOC داخلی
اما تکلیف آنها که تصمیم میگیرند عملیاتهای NOC را به صورت داخلی نگهداری کنند چیست؟ پروسن میگوید یک راهکار مناسب برای مراکز داده به منظور کاهش هزینه های NOC داخلی، کاهش تعداد هشدارها یا حوادثی است که در زیرساختها رخ میدهد. این به معنی داشتن یک زیرساخت با طراحی مناسب مستحکم و ظرفیت اضافی است. یک شاخص مهم در این زمینه مدیریت زیرساخت است.
به گفته پروسن “میتوانید با استفاده از ابزارهای مناسب مدیریت زیرساخت که امکان هماهنگ سازی برنامه ها، خودکارسازی بعضی کارها و ارائه اطلاعات در مورد سلامت شبکه را دارند، هزینه ها را کاهش داد.”
فرازر از شرک ژانگاتی پیشنهاد میکند از ابزارهای تحلیلی یکپارچه با کارآیی بالا در NOC داخلی مرکز داده استفاده شود، بطوری که اطمینان از در دسترس بودن خدمات قابل اندازه گیری باشد و کاهش در کیفیت یا گلوگاه ها را بتوان رفع کرد. با انجام صحیح این کار، میتوان هزینه ها را کاهش داد. علاوه براین، این ابزارها دارای امکان استفاده از سنجه هایی را دارند که به مدیر مرکز داده کمک میکند میزان ظرفیت را در حد مناسبی حفظ کند و در عین حال برای آینده آماده باشد. این یک عنصر مهم در پیشگیری از خرید سخت افزار بیش از حد نیاز است.
به نظر فرازر “تجربه کاربر نهایی مهمترین مسئله است، اما هر چه مرکز داده پیچیده تر باشد (برای مثال معماری ابر-ترکیبی)، امکان ارزیابی تجربه کاربر نهایی مشکل تر خواهد بود.”
به منظور نظارت، ثبت، و تحلیل تمامی تعاملات بین برنامه های کاربردی، VMها و تمامی اجزای مجازی و فیزیکی مرکز داده، ژانگاتی از نظارت آنی در سیستمهای کاربر نهایی استفاده میکند. بیش از 300 شرکت، سازمان دولتی، سازمان بهداشتی، سیستم های آموزشی و تامین کنندگان خدمات از ژانگاتی استفاده میکنند، از جمله Univita Health، Comcas،British Gas ، دانشگاه هاروارد و ارتش امریکا.
شافیر و تافین نیز در مورد کاهش هزینه های NOC با استفاده از ابزارهای صحیح صحبت کرده اند. برای مثال ابزارهای نظارتی متعدد و همچنین نرم افزارهای رفع مشکل متعددی وجود دارند که میتوان از آنها برای حصول اطمینان از عملکرد صحیح سیستم استفاده کرد. به این ترتیب میتوان از هزینه ها کاست، زیرا نیروی کار کمتری مورد نیاز خواهد بود و زمان لازم برای یافتن مشکل و حل آن کاهش خواهد یافت.
مورد نظارت و مدیریت بر کنترلهای امنیتی مانند دیوارهای آتش را در نظر بگیرید. بعضی مراکز داده دارای صدها دیوار آتش هستند و هر یک بر اساس قواعد خاصی عمل میکنند و این دیوارها نیاز به بروزرسانی روزانه دارند. هر گونه تغییر در یکی از هزاران تنظیمات این دیوارهای آتش میتواند منجر به قطع ارتباط یا کاهش کارآیی شوند (که باعث افزایش هزینه های کلی خواهد شد).
به نظر شافیر “تیم NOC نیازمند مجموعه مناسبی از ابزارها جهت نظارت و حل مسائل دیوارهای آتش است، تا بتواند عامل اصلی مشکل احتمالی را به دلیل تغییر در پیکربندی سیستم امنیتی را شناسایی کند. علاوه بر این، تیم NOC بایستی اطمینان حاصل کنند که رفع مشکل پیکربندی دیوار آتش باعث ایجاد حفره امنیتی و ایجاد آسیب پذیری در شبکه شرکت نمیشود.”
زمان لازم را صرف کنید
میتوان مثالهای کاملاً قانع کنندهای را در جهت برون سپاری NOC ارائه داد. همچنین میتوان مثالهایی در جهت درونی سازی NOC ارائه داد. در نظر گرفتن تمامی مسائل پیش از اخذ تصمیم نهایی وظیفه مدیر مرکز داده است.
مهمترین مسئله هزینه است. آیا در نهایت برون سپاری ارزانتر است؟ برای اینکه تمامی مسائل به درستی بررسی شوند، جزئیات معادله هزینه را به دقت بررسی کنید تا هزینه دقیق هر تصمیم را بدست بیاورید.
با اینحال و صرفنظر از تصمیمی که گرفته میشود، داشتن یک NOC و ارائه خدمات با کیفیت هزینه بر است. بنابراین، در تصمیم گیری عجله نکنید. تمامی نتایج مالی در پی نبودن خدمات NOC را در نظر بگیرید. بدون وجود NOC رتبه بندی دسترسی به مرکز داده میتواند بشدت کاهش پیدا کند و منابع کارکنان مرکز داده میتواند صرف رفع مشکلاتی شود که امکان پیشگیری از آن وجود داشته.
ژرژ شولز (Greg Schulz) تحلیل گیر گروه سرور و ذخیره سازی IO میگوید “فراتر از هزینه های جاری و احتمالی را ببینید و ارزشی را که از طریق هزینه صرف شده به دست میاید، در نظر بگیرید.”
وی از مدیران مرکز داده میخواهد که از خود بپرسند آیا عملی که انجام میدهد جابجا کردن یا به تعویق انداختن هزینه هاست، مخفی کردن یا رفع یک مشکل است، یا اینکه امکان دسترسی به ارزش بیشتر و افزایش اطمینان به سیستم را فراهم میکنند. به جای اینکه مسئله را صرفاً هزینه در نظر بگیرید، بررسی کنید چگونه این تصمیم میتواند باعث تکمیل و تقویت خدمات شود.
شولز میگوید ” NOCها را از دیدگاه دارایی تجاری استراتژی در نظر بگیرد و نه صرفاً یک هزینه سربار.”
در خصوص سایر عملکردها و مزایای NOC مقاله مانیتورینگ NOC، عملکردها و مزایا را مطالعه نمایید.
سوالات متداول
- NOC چیست ؟
مراکز عملیات شبکه (NOCها) مراکزی هستند که در آنجا یک سامانه شبکه کامپیوتری و زیرساختهای مخابراتی را مدیریت میکند، مشکلات موجود در زیرساخت IT را شناسایی و رفع میکند، و در نهایت از دسترسی پذیری مرکز داده اطمینان حاصل میکند. - NOC مخفف چیست؟
NOC مخفف واژگان Network Operations Center می باشد و به معنی مرکز عملیات شبکه است.
2 در مورد “NOC چیست و چگونه میزان دسترسی به مرکز داده را ارتقاء میدهد؟”
این مقاله بسیار جامعیه و خوندنش ارزش داره. با خوندن این مقاله کامل متوجه شدم که NOC چیه و چگونه کار میکنه. همچنین، توضیحات مفصل در مورد وظایف و نقش NOC در یک سازمان، بسیار کاربردی بود. من به شدت این مقاله رو به همه کسانی که به دنبال درک بهتر از NOC هستن توصیه میکنم. با تشکر از نویسنده برای به اشتراک گذاشتن این مطلب مفید.
سلام وقتتون بخیر باشه
خواشه میکنم خوشحالیم که تونستیم کمکتون کنیم
ممنونم از ثبت نظرتون